به گزارش پایروس به نقل از تازه نیوز، مرداد ۱۴۰۰ زمانی که دولت ابراهیم رئیسی کار خود را آغاز کرد به رغم مشکلاتی که در مسیر احیای برجام پیش آمده بود، هنوز این امیدواری وجود داشت که این توافق احیا شود و ایران با پایان تحریمهای یکجانبه آمریکا فصل جدیدی را در روابط اقتصادی و سیاسی خود با کشورهای اروپایی آغاز کند. در واقعیت اما نه تنها مذاکرات طولانی احیای برجام به نتیجه نرسید، بلکه با آغاز حمله نظامی روسیه به اوکراین و مطرح شدن مسأله همکاریهای نظامی ایران و روسیه بحرانی جدید در روابط ایران و اروپا شکل گرفت که همه چیز را تحت تأثیر خود قرار داد.
یک دیپلمات اروپایی در این باره میگوید: «عملا چیزی از روابط دوجانبه باقی نمانده است. هیچ تحولی شکل نمیگیرد، تجارت خاصی وجود ندارد و تلاشی هم برای شکستن این فضا صورت نمیگیرد.»
حوادث سال ۱۴۰۱ در ایران نیز به وخیمتر شدن روابط تهران و پایتختهای اروپایی سرعت بخشید. اروپاییها کوشیدند از طریق اعمال تحریم، فشارها علیه ایران را افزایش دهند و تهران هم در واکنش به اقدامات کشورهای اروپایی اقدامات متقابلی را در دستور کار قرار داد.
با سفر ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم به نیویورک برای حضور در مجمع عمومی سازمان ملل متحد وخامت وضعیت روابط ایران و اروپا بیش از پیش نمود یافت.
برخلاف سالهای گذشته، به ویژه دوره استقرار دولت قبل، اکثریت قاطع رهبران اروپایی حاضر به برگزاری دیدار رسمی با رئیس جمهوری اسلامی ایران نشدند و زوران میلانوویچ، رئیس جمهور کرواسی تنها رهبر اروپایی بود که حاضر به دیدار با ابراهیم رئیسی شد.
همزمان، حملات رسانههای اروپایی علیه مقامهای ارشد ایران نیز شدت یافت. روزنامه تلگراف در مقالهای به قلم جیک ویلیس سیمون، تهران را عامل «تهدید وجودی – existential threat» علیه غرب توصیف کرد. نشریه فارن پالیسی در یادداشتی دوره کنونی را «بدترین دوره روابط ایران و اروپا» دانست و برخی رسانهها نیز در یادداشتهایی خواستار قطع روابط اروپا با ایران و افزایش فشار به منظور تغییر رفتار ایران شدند.
عبدالرضا فرجی راد، سفیر پیشین ایران در کشورهای نروژ و مجارستان روابط فعلی ایران با کشورهای اروپایی را «مانند دوره تشدید تنشها بر سر موضوع سلمان رشدی» میخواند: «روند نزولی روابط ایران و اروپا از دوره ریاست جمهوری ترامپ و خروج آمریکا از برجام آغاز شد، اروپاییها تلاش کردند تا رابطه با ایران را حفظ کنند اما با کاهش قابل توجه روابط اقتصادی و به تبع آن رفت و آمدهای سیاسی روابط کاملا تحت تأثیر قرار گرفت.»
به گفته او، «با روی کار آمدن بایدن و شروع مذاکرات احیای برجام رفت و آمدها بیشتر شد، اما شروع جنگ اوکراین، قطع مذاکرات و گزارشهای آژانس از غنیسازی ۶۰ درصدی و عدم همکاری ایران باعث شد همه چیز بدتر شود و به نقطه کنونی برسیم.» فرجی راد تأکید دارد: «هرچند سفرا حضور دارند و مشغول کار هستند، اما واقعا وضعیت بهتر از آن زمان نیست. مسأله زندانیان اروپایی هم یکی از عوامل تشدید تنش است.»
خرداد ماه سال جاری در حالی که ماهها از زمان توقف مذاکرات هستهای میگذشت، علی باقری کنی، معاون سیاسی وزارت خارجه ایران به امارات رفت و در ابوظبی با نمایندگان آلمان، فرانسه و انگلیس دیدار کرد. بر اساس اعلام آقای باقری، در این دیدار طیف گستردهای از موضوعات و نگرانیهای دو طرف مورد بحث قرار گرفت.
دیدار معاون سیاسی وزارت خارجه ایران با دیپلماتهای آلمان، فرانسه و انگلیس در حالی اواخر شهریور ماه تکرار شد که در این فاصله اروپاییها اعلام کرده بودند حاضر به رفع تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران نیستند و به این تعهد خود در چارچوب توافق برجام عمل نخواهند کرد.
فرجی راد باور دارد جنگ اوکراین و مسأله پهپادها تأثیر بسیار زیادی روی روابط ایران و اروپا داشت: «هر اتفاقی در روابط میان ایران و کشورهای اروپایی رخ میداد آقای بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و آقای مورا، معاون او کار خود را انجام میدادند و ارتباطشان با ایران برقرار بود اما زمانی که موضوع همکاری نظامی ایران و روسیه و بحث پهپادها مطرح شد، تماس آنها با ایران نیز به حداقل رسید. حل این موضوع میتواند زمینهساز بهبود دوباره روابط باشد.»
شواهد نشان میدهد ایران و روسیه نه تنها تصمیمی برای کاهش همکاریها در حوزههای مختلف از جمله حوزه نظامی ندارند بلکه در راستای تقویت روابط نیز میکوشند.
اواسط شهریور ماه، روسیه چند فروند جت رزمی – آموزشی یاک ۱۳۰ را به ایران تحویل داد. به باور برخی کارشناسان، این اقدام میتواند مقدمهای برای تحویل جنگندههای پیشرفته سوخو – ۳۵ باشد. اواخر شهریور نیز ژنرال سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه همراه با هیأتی از فرماندهان نظامی و به دعوت رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران به تهران آمد.
«توسعه دیپلماسی دفاعی، گسترش همکاریهای دو جانبه و همچنین مقابله با تهدیدات مشترک و تروریسم بینالمللی» اصلیترین اهداف سفر شویگو به ایران بود.
جهانبخش ایزدی، استادیار دانشگاه تهران مرکزی سه عامل اصلی را دلیل بروز وضعیت فعلی میداند. او به «جماران» میگوید: «اروپاییها در بعضی از موارد سیاستهای مستقلتری از آمریکاییها دارند. گرچه دو سوی آتلانتیک نوعی همگرایی ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک دارند، اما در برخی موارد میان آنها اختلافاتی وجود دارد که تأثیرگذار است. اروپا قارهای هنجارساز و قاعدهپرداز در روابط بینالملل هستند. آمریکاییها بیشتر اقدام کنندهاند تا هنجارساز. یکی از دلایل اختلاف ایران با اروپا نیز همین مسأله هنجارسازی است. آنها در نهادهای بینالمللی رفتارهای ایران را به چالش میکشند و ایران معتقد است آنها در امور داخلیاش دخالت میکنند. در حوادث سال گذشته ایران شاهد بودیم که رفتار اروپاییها رادیکالتر از آمریکا بود.»
او میافزاید: «مسأله دیگر این است که موضوع هستهای برای اروپاییها یک موضوع امنیتی است اما برای آمریکا این یک مسأله حیثیتی و کلان به حساب میآید. همین باعث میشود اروپاییها دغدغه بیشتری داشته باشند. در موضوعات منطقهای هم ایران و اروپا اختلافاتی دارند و اروپاییها از سیاستهای ایران در قبال مسأله فلسطین، لبنان و همچنین اتفاقاتی که در منطقه خلیج فارس میافتد راضی نیستند.»
این استاد دانشگاه معتقد است اگر قرار باشد تحولی در این روابط اتفاق بیفتد از طریق اتکای ایران به سیاست «زیستن در شکاف» رخ نخواهد داد: «این گونه نیست که مثلا بگوییم اروپا به گاز و نفت نیاز دارد و ما از فرصت استفاده کنیم امتیاز بگیریم. مثلا همین بحث زمستان سخت که برخی مطرح میکردند. آنها سر موضوعات اساسی و اصولی معامله نمیکنند. شاید به صورت تاکتیکی بتوان کارهایی کرد اما در بحثهای اساسی نمیتوان به این روش کاری پیش برد. اختلافات میان آمریکا و اروپا هم برای ما ابعاد استراتژیکی ایجاد نمیکند.» ایزدی میگوید «بازگرداندن توازن به سیاست خارجی» اصلیترین کاری است که باید در دستور کار قرار گیرد.