استاد جلالالدین سخا؛ خوشنویس: ذهن خلاقانه و ایدهپرداز هنرمند در محیطی آرام و بیدغدغه قابل رشد و شکوفایی است و بیتردید هنرآموزی که با تلاش مداوم و پیگیر خود و نیز ترغیب و تشویق اطرافیان، آموزشهای صحیح و دلسوزانه استادان، مربیان و حمایتهای همهجانبه متولیان به مدارج عالی مهارتی رسیده باشد، سرمایه و گنجینه معنوی هرجامعهای محسوب میشود.
استاد جلالالدین سخا در تعریف واژه هنر، به خبرنگار پایگاه خبری پایروس گفت: «هنر نه یک واژه، که خود دنیایی است بیحد و مرز که برایش بسیار گفته شده ولی باز هم فراوان نکته وسخن نو را، میطلبد. در واقع روح الهی در کالبد انسانها است که در”بخش پنهان” وجود همه کس جای گرفته و وجه تمایز کسانی است که ما به عنوان هنرمند میشناسیم. اینکه هنرمند با استعداد ذاتی خود و البته با پرورش مهارتهایی که آموخته قادر است وجوه پنهان خود را اعم از ذهنیات، تفکرات، ایدهها، احساسات، عواطف و جهانبینی آشکار سازد و حتی رویاهای خود را در قالبهای گوناگون نقش، نگارش، گویش، خوانش و نمایش و… به نمایش بگذارد و و از این طریق با دیگران ارتباط برقرارکند.»
سخا بر کشف به موقع استعداد و پرورش درست آن تأکید کرد و افزود: «اگرچه استعداد ذاتی، پیشدرآمد رفتارهای علی حدّه و متفاوت خواهد بود اما شناخت استعداد افراد، ریشه در خانواده دارد که باید به موقع کشف و به شیوه صحیح و اصولی و طبق برنامه آموزشی خاص تربیت شود.
دراولین مرحله آگاهی و شناخت از علاقهمندی و گرایش فرزند به سمت و سوی یک رشته هنری و انتخاب مربی کاردان، مجرب و ماهرمهمترین وظیفه والدین برای در مسیرقرار دادن آموزشهای هنری است که البته ترغیب، تشویق، حمایتهای مادی ومعنوی و راهنماییهای مستمر و مداوم ضامن نتایج مطلوب خواهد بود.
مسؤلیت بعدی در به ثمر رساندن استعدادهای هنری بر عهده حکومت، دولت و متولیان رسمی هنر در هر جامعه است که موظف به بسترسازی، آمادهسازی و ایجاد تسهیلات آموزشی و کمکآموزشی و دسترسی آسان به ابزارها و تجهیزات مورد نیاز هستند.
ذهن خلاقانه و ایدهپرداز هنرمند در محیطی آرام و بیدغدغه قابل رشد و شکوفایی است و بیتردید هنرآموزی که با تلاش مداوم و پیگیر خود و نیز ترغیب و تشویق اطرافیان، آموزشهای صحیح و دلسوزانه استادان، مربیان و حمایتهای همهجانبه متولیان به مدارج عالی مهارتی رسیده باشد، سرمایه و گنجینه معنوی هرجامعهای محسوب میشود.»
جلالالدین سخا در ادامه، به جایگاه هنر در فرهنگ اصیل ایرانی اشاره و تصریح کرد: «در فرهنگ و ادب ایران به عنوان شناخته شدهترین خاستگاه و مهد کهن هنر، از جایگاه هنر و هنرمند به نیکی توصیف شده: “هنرمند هر جا رود قدر بیند و بر صدر نشیند” و مصادیق فراوان دیگر که موجب انگیزه برای همه کسانی بوده است که اشتیاق و گرایش به گستره هنر را در تقدیر خود پذیرفتهاند و زندگیشان ممزوج باهنر!»
سخا، تأثیر هنرمند را در هر جامعهای غیرقابل انکار دانست و در این خصوص گفت: «باورم بر این است که هنرمندان در صفبندی طبقات اجتماعی به لحاظ “میزان تاثیرگذاری” در ردیف اول و به عنوان پیشقراولان و پیشتازان در فرهنگ هر ملتی نقش اصلی را ایفا نمودهاند و به جرات میتوان گفت بسیاری از تغییرات بنیادی و فراز و نشیبهای اجتماعی را باعث بودهاند.
گاه یک شعر، یک نوشته، یک طرح یاکاریکاتور، حتی یک عکس توانسته جرقهای کوچک برای حرکتهای بزرگ اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و… در همه کشورها مؤثر شود.»
جلالالدین سخا، از حال بد وضعیت این روزهای هنر و هنرمند در جامعه و عدم ترغیب خانواده های به سوی هنر سخن گفت و تصریح کرد: «با مروری بر وضعیت امروز جامعه کشورخودمان، باید پذیرفت که این روزها در کنار انبوه معضلات، متأسفانه حال هنر وهنرمندانمان خوب نیست!
دغدغههای معیشتی خانوادهها در اقتصاد بیمارگونه جامعه، عدم توانایی مالی برای آموزشهای هنری، عدم هماهنگی متولیان و نهادهای مسول، نابلدی و ناکارآمدی بعضی مراکز آموزشی، اقدامات بیبرنامه و نامدون، حمایتهای ضعیف و پراکنده و گاهی غیراصولی وغیرکارشناسانه و ایجاد موانع عدیده در رشد هنر و هنرمندان، موجب شده تا با توجه به آینده مبهم و نگرانکننده هنرمندان، خانوادهها در ترغیب وتشویق وحمایت فرزندان تعلل کنند.
هنرمندی که باصرف انرژی و زحمت بسیار و البته هزینههای گران، با امید به آیندهای درخشان تلاش کرده و ریاضت کشیده، در حداقلهای معیشت زندگی توان ادامه راه و انگیزهای برای خلاقیت، ایدهپردازی و فعالیت هنری ندارد و ناخواسته و الزاماً برای تأمین معاش خود از هنر فاصله گرفته و به مشاغلی دیگر که در شأن او نیست، روی میآورد و این دقیقاً همان آسیب جدی است بر پیکر فرهنگ و هنر سرزمین هنرپرور ما، ایران!»
سخا، تلاش همه جانبه را برای بهبود شرایط مهم دانست و در خاتمه گفت: «به نظر میرسد برای برونرفت از این نابسامانی و به هم ریختگی که دامن هنر ایران ما را گرفته منتظرمعجزه نباشیم، خود تلاش کنیم و از مسؤلان و سردمداران عرصه هنر مجدانه بخواهیم تا صادقانه و باهمتی والا و البته کارشناسانه بیندیشند و از صاحبنظران خوشفکر و خوشذوق بهره گیرند و در احیای هنر ناب و پیشینهدار این سرزمین، با تدوین برنامههای ثمربخش حرکتی نو را رقم زنند که امیدواریم چنین شود.»