پایگاه خبری پایروس، اقتصاد و فرهنگ هر دو از مقولات بحثبرانگیز در علوم انسانی هستند. اقتصاد فرهنگ در بیان خیلی ساده، کسب درآمد از طریق تولیدات فرهنگی است و از آنجاییکه مقوله فرهنگ گسترده است اقتصاد فرهنگی نیز لاجرم گسترده بوده و حوزههای زیادی از تبلیغات گرفته تا سینما و کتاب و موسیقی و صنایع دستی و گرشگری و غیره را در بر میگیرد. اقتصاد فرهنگ از جمله موضوعاتی است که در دهههای اخیر بسیار مورد توجه کشورها قرار گرفته است. برای فهم ابعاد مختلف این پدیده باید به چرخش فرهنگی در دهه ۱۹۷۰ اشاره کرد. اقتصاد فرهنگ از این زمان به بعد بود که رشد سرسامآوری پیدا کرد و حتی به رقابت با سایر حوزههای اقتصادی مرسوم پرداخت. توجه به اقتصاد فرهنگ موجب شده سبیاری از کشورها نظیر ترکیه، تایلند و اسپانیا سالانه حتی بیشتر از درآمدهای نفتی برخی کشورها از اقتصاد فرهنگ درآمد کسب میکنند. دیدگاه منفی کنونی در ایران نسبت به اقتصاد فرهنگ اقتصاد معتقد است اقتصاد فرهنگی تقاضاها و نیازهای کاذب و غیر واقعی تولید میکند و در خدمت تولید و بازتولید نظام سرمایهداری و ارزشهای مادی آن است.
متاسفانه در ایران اقتصاد نفتی دولتها را رانتی بار آورده است، دولتهایی که اولویت اصلی آنها چگونگی توزیع ثروت (نفتی) در راستای کسب رضایت سیاسی است. این روند در پنجاه سال گذشته با افت و خیزهای مختلفی ادامه داشته است. در زمینه اقتصاد فرهنگ در ایران چه در زمینه پژوهش و مطالعه و چه در زمینه تألیف و ترجمه، کارهای بسیار اندکی صورت گرفته است. در حالی که با وجود جدیدبودن عرصه اقتصاد فرهنگ، کشورهای پیشرفته تا حدودی توانستهاند به پرورش مبانی نظری این موضوع بپردازند و در زمینه فعالیتهای فرهنگی و هنری تجارب عملی را فراهم آورند اما در ایران این موضوع هنوز جایگاه مهمی را در دستگاههای سیاستگذار و برنامهریز فرهنگی به خود اختصاص نداده است. در این میان گردشگری یکی از بهترین راههای معرفی فرهنگ ایرانی به جهان است که علاوه بر مزایای فرهنگی، منافع اقتصادی نیز برای کشورمان به ارمغان میآورد. ترکیه در سال ۲۰۱۹ حدود ۴۰ میلیون گردشگر و امارات متحده عربی ۲۰ میلیون گردشگر جذب کرده است. این در حالی اسنت که ایران در همان سال رقمی حدود ۵.۵ میلیون گردشگر بین المللی جذب کرده است. کشورهایی همچون ترکیه، امارات متحده عربی (بهویژه شیخنشین دبی) و مصر در میان کشورهای همسایه و نزدیک ایران به موفقیتهای بیشتری نسبت به کشورمان در اقتصاد فرهنگ و به ویژه گردشگری دست پیدا کردهاند و به عنوان مهمترین رقبای ایران در صنعت گردشگری محسوب میشوند.
به نظر میرسد دولت و متولیان مربوطه باید عزمی جدی برای توسعه هرچه بیشتر گردشگری و افزایش سهم آن در تولید ناخالص ملی کشور داشته باشند. برای این منظور راهکارهایی هموراه مطرح میشود که مستلزم به کارگیر این راهکارها از سوی دولت است؛ درک ضرورت حمایت از فعالیتهای فرهنگی و صنعت گردشگری توسط دولتها و اهدای تسهیلات و وامهای دولتی به بخش خصوصی با درصد سودهای پایین، برنامهریزی اصولی و سنجیده و خودداری از تصمیمات ضدونقیض، عجولانه و غیرکارشناسانه، تبلیغات در سطح وسیع و مطابق با استانداردهای جهانی، حمایت از آموزش حرفهای صنعت گردشگری برای رشد این صنعت، سرمایهگذاری کلان برای بهدستآوردن سهم بیشتری از گردشگری خارجی از کشورهایی که طبق آمار تمایل بیشتری نسبت به سفر به ایران نشان میدهند، سرمایهگذاری در جهت استفاده حداکثری از پتانسیلهای موجود در کشور، سیاستگذاری و مقررات در زمینه ورود و خروج گردشگران، نحوه دادن ویزا، نوع ویزا، نحوه انجام کارهای بانکی، حملونقل پول، وارد یا خارج کردن کالاهای خاص از گمرک و سایر مقررات مربوط به گردشگران. ارتقای زیرساختهای حملونقل هوایی، زیرساختهای حملونقل جادهای و زیرساختهای گردشگری؛ نظیر هتل، هتل آپارتمان، رستوران و ……
ایران سرزمینی با گستره جغرافیایی وسیع، تنوع آب وهوایی و شرایط زیست محیطی متنوع، تنوع قومی و فرهنگ غنی است. اما متاسفانه به رغم استعدادها و تواناییهای زیاد، هنوز برای مردم خود ایران ناشناخته مانده است. وضعیت و درآمد حاصل از اقتصاد فرهنگ با محوریت گردشگری در ایران میتواند بسیار بیشتر از میزانی باشد که در حال حاضر هست تا جایی که در صورت وجود اراده و شرایط لازم میتوان از جایگزینی اقتصاد فرهنگ با اقتصاد نفتی هم سخن گفت؛ امری که با کاهش شدید قیمت نفت سخن گفتن از آن خیلی آرمانگرایانه به نظر نمیرسد.
رحیم یعقوب زاده