به گزارش پایروس به نقل از آفتاب یزد، امارات مانند عربستان یاد گرفته است چگونه در مسیر اقتصاد غیرنفتی، گام بردارد و در عصر چندقطبی رشد کند. این کشور بهعنوان خانه بیش از ۱ /۰ درصد مردم جهان، نزدیک به ۱۰ درصد از ذخایر نفت دنیا را در خود جای داده است. امارات، اکنون نزدیکترین متحد عربی آمریکا محسوب میشود؛ اما درعینحال چین بزرگترین شریک تجاری آن است. این کشور، مرکز تجارت هند و آفریقا به شمار میآید؛ لقب سنگاپور خاورمیانه را دارد و سه سال قبل یکی از اولین کشورهای خلیجفارس بود که روابط خود را با اسرائیل عادی کرد تا نشان دهد حتی با وجود جنگ در خاورمیانه و رقابت ابرقدرتها در جهان، در حال پیشرفت است.
امارات تلاش کرده اقتصاد غیرنفتی آن تقریباً شش درصد در سال رشد کند؛ نرخی که هند آن را دارد؛ اما غرب و حتی چین فقط میتوانند رؤیایش را داشته باشند؛ زیرا تاجران چینی، سرمایهداران هندی، میلیاردرهای روسی و بانکداران غربی در امارات، سالهاست بهطور یکسان به دنبال ثبات و موفقیت هستند و امسال این کشور از سرتاسر جهان برای ۵۱۱ پروژه سبز خود سرمایهگذاری خارجی جذب کرد تا سهم جهانیاش در جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی در پروژههای سبز را با دستور کار ۱۰ساله اقتصادی دوبی D۳۳ که هدف آن دو برابر کردن اندازه اقتصاد امارت در دهه آینده است، در نیمه نخست امسال به ۵۸/۶درصد برساند.
علاوه بر آن توانست در بحبوحه هرجومرج و بینظمی که سنگاپور برایگذار از عصر طلایی جهانیشدن از سر میگذراند، پیشی بگیرد، لقب بهشت منطقه را از آن خود کند و خطرناکتر آنکه، دامنه نفوذ سیاسیاش را در خارج از کشور گسترش دهد؛ بهنحویکه هم موفقیتها و هم شکستهایش، درسهایی برای قدرتهای میانه در اقتصادهای ورشکسته جهان باشد. برای نمونه، استراتژی بازی آن با نقاط قوت اقتصادی دوبی در سال ۲۰۰۹ یک درس اقتصادی برای عبور از بحرانهای مالی باشد. بحرانی که آن سال موجب سقوط سنگین صنعت ساختمان بهعنوان اصلیترین صنعت بومی دوبی شد و بسیاری از بدهکاران، ماشینها و ساختمانهای خود را رها کردند تا تحت تعقیب قضائی قرار نگیرند. در چنین شرایطی اما ابوظبی پیشنهاد یک بسته نجات ۲۰ میلیارد دلاری را بر روی میز امیر دوبی گذاشت. هدف از ارائه این بسته، پرداخت دیون و اوراق قرضه بود؛ بسته نجات مالی که بهای سنگینی برای دوبی به همراه داشت و امیر دوبی را مجبور کرد در مقابل، امتیازهای مهمی به ابوظبی بدهد که مهمترین آنها، همراهی با سیاستهای یکجانبه و ماجراجویانه در نقاط مختلف خاورمیانه بود. یا در نمونهای دیگر، وسواسی که نسبت به فناوری و بلاکچین وجود داشت و نظام اقتصادی امارات در سایر زمینهها از مزایای آن نهایت استفاده را برد تا تأثیرات چشمگیرش بتواند حساسیتهای عمومی را از بین ببرد و البته بهشدت نیز موفق بود؛ چون اکنون، اپراتورهای بنادر این کشور، سایتهایی از لندن و لوآندا (مرکز کشور آفریقایی آنگولا) گرفته تا بمبئی و مانیلِ فیلیپین را اداره میکنند.
یکی از شرکتهای اماراتی، تقریباً بر یکدهم کل ترافیک جهانی کانتینرهای حملونقل جهان نظارت دارد. مسدار؛ یکی از بزرگترین شرکت انرژیهای تجدیدپذیر دنیا، از مزارع بادی تگزاس گرفته تا نیروگاههای خورشیدی ازبکستان، سرمایهگذاریهای کلانی انجام میدهد و امارات را به یکی از بزرگترین سرمایهگذاران در آفریقا برای ساخت زیرساختهای حیاتی در سراسر این قاره تبدیل کرده است؛ و این تنها امتیاز امارات در توسعه هوشمند اقتصادی نیست.