به گزارش پایگاه خبری پایروس؛ برای کاهش فقر و بیعدالتی و تبعیض حتما میبایست در جامعه ؛ توزیع عادلانه ثروت مد نظر برنامه ریزان و تصمیم گیران قرار گیرد. در یک بیان ساده ؛ توزیع عادلانه ثروت یعنی همه آحاد و اقشار جامعه و شهروندان از حداقلهای مواهب و امکانات و داشته های کشور به مفهوم عام آن بطور یکسان و مساوی بهرهمند باشند. به عبارت دیگر؛ اگر ما ذخایر نفت و گاز و انرژی و انواع معادن و نعمتهای خدادادی را داریم میبایست همه اینها در جهت تامین رفاه و آسایش حداقلی برای همه مردم بوده و همگان نیز امکان داشتن شغل مناسب ؛ مسکن مناسب ؛ حقوق مناسب و.. را بطور یکسان داشته باشند. سپس در سایه سعی و تلاش و کوشش ؛ هر کس زحمت بیشتری میکشد ؛ عایدی بیشتری داشته باشد. توزیع عادلانه ثروت یعنی همه مردم شهروند ذی حق این کشور هستند و هیچ مرزبندی و تفاوتی میان آنها نیست. اگر نفت و پول و ثروت هست ؛ برای همه است و اگرچیزی هم نیست برای همه نیست. یکی از فاکتورهایی که منجر به گسترش فقر و محرومیت و بیعدالتی در جامعه میشود؛ انواع رانتهای اطلاعاتی و آماری و ارتباطی است که عده ای بخود اجازه میدهند ناعادلانه و در راستای منفعت فردی و گروهی و حزبی از آن استفاده کرده و به عواید و درآمدهای نجومی و غیر متعارف دست یابند. طبیعتا کسانی میتوانند از این فرصت رانت استفاده کنند که به مراکز تصمیم گیری و منابع قدرت دسترسی لازم و کافی داشته باشند. بنابراین ؛ به نظر میرسد که مدیران و تصمیم گیران جامعه ؛ مستقیم و غیر مستقیم مسئول ایجاد فقر و بیعدالتی و تبعیض و محرومیت هستند. فاکتور مهم دیگری که در کاهش فقر و محرومیت و بیعدالتی بسیار مؤثر است ؛ آمایش سرزمین میباشد. آمایش سرزمین یعنی دادن امکانات و توجهات لازم و کافی به هر منطقه بر اساس استعدادهای مادی و معنوی آن بدور از هر گونه تعصب بیجا. مثلا در یک شهر مردم علاقه دیرینه زیادی به پرورش و خرید و فروش اسب و اسب سواری دارند. خوب عقل و منطق حکم میکند که فرضا وزارت ورزش و جوانان سرمایه گذاری بیشتری بر موضوع رشته ورزشی سوار کاری در این منطقه داشته باشد چرا که آنجا کاملا مستعد این امر میباشد. فرض کنید در یک منطقه کشور کشت محصول انار از قدیم الایام رونق خوبی داشته و از فرصت های شغلی و صادراتی بسیاری برخوردار است. عقل و منطق حکم میکند که در این منطقه صنایع تبدیلی و کنسروسازی و… در کنار مزارع و باغات و زمینهای کشاورزی ایجاد شوند. این امر باعث میشود هر منطقه بر اساس استعدادهای واقعی که دارد به رشد و شکوفایی برسد. در آمایش سرزمین نقاط قوت و ضعف مناطق کشور مشخص میشود و از سرریز درآمدهای مناطق برخوردار؛ مناطق کمتر برخوردار نیز متنعم گشته و یک توازن و تعادلی میان مناطق کشور حاصل میشود که این همان برخورداری حداقلی همه مردم از مواهب و امکانات کشور است. نکته سوم برای کاهش فقر و بیعدالتی و محرومیت؛ برنامه است. ما قوه عاقله ای داریم بنام سازمان برنامه و بودجه. اگر این سازمان برای ۵۰ سال بعد کشور طرح و برنامه محکم کارشناسی مبتنی بر عقلانیت و آینده نگاری و… بدهد دیگر کسی اجازه نباید داشته باشد که سلیقه ای و مقطعی کاری کند. بنابراین؛ داشتن برنامه و حرکت و عمل بر اساس برنامه بسیار مهم است. نکته آخر؛ آنچه که میتواند به کاهش فقر و محرومیت و تبعیض کمک کند تحقق کامل دولت الکترونیک است. هر چقدر امور جاری کشور و فعالیتهای اقتصادی و اداری و… از دخالتهای انسانی و حب و بغضهای افراد بدور بوده و الکترونیکی انجام شوند؛ میتوان به شفافیت و پاسخگویی بیشتری رسید و به کاهش فاصله طبقاتی از جهات مختلف کمک کرد. لازم بذکر است که وقتی در سایه مدیریت ناصحیح و ناکارآمد ؛ توزیع عادلانه ثروت اتفاق نمیافتد ما شاهد شورش و اعتراض و نارضایتی و… خواهیم بود که برای مقابله با آن میبایست بودجه سرسام آوری را هزینه کنیم که این خود باعث میشود تا نهایتا فرصتهای ناب پیش رو را از دست داده و در میدان رقابتهای بین المللی نیز جایگاهی نداشته باشیم. به زبان ساده ؛ وقتی در میدان رقابتها حرفی برای گفتن نداشته باشیم ؛ دیده نمیشویم و به حساب نماییم و در نتیجه سهمی قابل توجه از قدرت در عرصه جهانی نخواهیم داشت و پول و درآمدی نیز نصیبمان نمیگردد.
دکتر حسن خسروی