به گزارش پایگاه خبری پایروس؛عمارت مسعودیه تا سالها پیش مهجور و ناشناس بود و کسی فکرش را نمیکرد درست پشت میدان بهارستان و در شلوغی و هیاهوی خیابان جمهوری، پشت سردری با نام میراث فرهنگی، عمارت و باغی به این بزرگی و زیبایی وجود داشته باشد؛ باغی که خصوصیات باغ ایرانی را داراست و اثر معماری اروپایی بر عمارت و ساختمانهایش دیده میشود.
عمارت مسعودیه از بناهای قاجاری و دیدنی های تهران به شمار میآید و در طول حیات خود کاربریهای مختلفی داشته است. این عمارت را به دستور مسعود میرزا ساختند و به همین دلیل با نام مسعودیه معروف شد. مسعود میرزا ملقب به ظلالسطان، فرزند ارشد ناصرالدین شاه بود. عمارت مسعودیه بهعلت موقعیت مکانی خود در میدان بهارستان، اتفاقات بسیاری را تجربه کرده است.
دسترسی به عمارت مسعودیه
برای رسیدن به عمارت مسعودیه راه سادهای در پیش دارید. اولین راه این است که از طریق خط دو مترو به ایستگاه ملت بروید و پس از خروج از ایستگاه در خیابان ملت به خیابان اکباتان بروید. ورودی عمارت مسعودیه در این خیابان قرار دارد. همچنین از ایستگاه مترو بهارستان میتوانید به ضلع جنوب غربی میدان بهارستان بروید و در خیابان اکباتان به ورودی عمارت مسعودیه برسید؛ اما راهی نسبتا طولانیتر را طی خواهید کرد. همچنین اگر قصد استفاده از اتوبوس را دارید، خط میدان بهارستان-میدان جمهوری گزینهای مناسبی است.
تاریخچه عمارت مسعودیه
موسس خاندان قاجار (آقا محمدخان) سال ۱۲۰۰ هجری قمری تهران را بهعنوان پایتخت انتخاب کرد. از این مرحله بود که با ساخت کاخ، باغها، کوچهها و خیابانها شکل نوینی به شهر بخشید. فتحعلیشاه بهعنوان نخستین سازنده شهر تهران، باغ نگارستان را در خارج از حصار شهر تهران ساخت و سپس محل سکونت خود را از کاخ گلستان به آنجا منتقل کرد. این باغ و دو باغ دیگر (باغ سردار و باغ نظامیه) در خارج از خندق شمالی تهران ساخته شده بودند. باغ نگارستان در سال ۱۲۲۲ هجری قمری ساخته شد. در جنوب جلوخان باغ نگارستان، باغ نظامیه را ساختند. این باغ در ۱۲۹۰ هجری قمری توسط ظلالسلطان خریداری شد و سپس باغ مسعودیه و عمارتش را به آن اضافه کرد. باغ نظامیه روی قطعه زمینی مربع شکل و محصور با دیوار ساخته شده بود و در محل تلاقی محورها بنای اصلی در مرکز قرار داشت. او همچون پدر به ساختمان کاخها و بناهایی چند در محدوده تهران ناصری و روستاهای نزدیک آن پرداخته که باغ و عمارت مسعودیه از چشمگیرترین آنها است.
عمارت مسعودیه در محله دولت تهران، در سمت غربی عمارت نظامیه، در زمینی با مساحت نزدیک ۴۰۰۰ متر مربع و به معماری و سرکارگری رضا قلیخان (سراج الملک) در سال ۱۲۹۵ هجری قمری بنیاد نهاده شد. هر چند تمام هفت کاشینبشته این بنا (دو کتیبه در سردر اصلی، یک کتیبه در سردر کالسکهرو، دو کتیبه در عمارت دیوانخانه و دو کتیبه در عمارت مشیریه)، امروز به این تاریخ هستند؛ اما از آنجا که مسعود میرزا در سال ۱۲۹۰ هجری قمری بخشی از باغ و عمارت نظامیه را خریداری کرده بود، میتوان تاریخ بنیان آن را همین سال به شمار آورد. هرچند این گمان است که بناهای ویران شده مسعودیه به این تاریخ بوده است.
پژوهشهای باستانشناختی در محوطه و بنای قاجاری عمارت مسعودیه تهران از پنجم آبانماه ۱۳۹۰ تا ۱۰ خردادماه ۱۳۹۱ بهطور متناوب انجام شد. بر اساس مطالعات، ظلالسلطان در سال ۱۲۸۴ خورشیدی (۱۳۲۷ قمری) به پسر خود وکالت داد که خانهاش (عمارت مسعودیه) را به هرکس که مایل باشد بفروشد. همدم السلطنه، همسر جلالالدوله، دختر میرزا یوسف مستوفیالممالک صدراعظم، در ۱۳۲۸ عمارت مسعودیه را بهازای ۵۰ هزار تومان خریداری کرد. در این معامله، وکیل همدمالسلطنه شخص مستوفیالممالک یعنی صدراعظم وقت بود.
عمارت مسعودیه در طول سالهای عمر خود شاهد وقایع بسیار زیادی بود. در جریان جنبش مشروطه با توجه به نزدیکی آن به میدان بهارستان و اختلاف ظلالسلطان با برادرش مظفرالدین شاه و فرزند او، یکی از پایگاههای مشروطهخواهان و مخالفان محمدعلی شاه بود. در سال ۱۲۸۷ در نزدیکی این عمارت بمبی دستساز زیر کالسکه محمدعلی شاه منفجر شد که بهانه لازم را برای به توپ بستن مجلس دست او داد. پس از واقعه بهارستان، عمارت مسعودیه نیز بههمراه خانه ظهیرالدوله و سایر مشروطهخواهان به رگبار بسته شد.
رضاشاه در سال ۱۲۹۹ خورشیدی (۱۳۴۲ قمری) عمارت مسعودیه را از همدمالسلطنه خریداری و یک سال بعد (سال ۱۳۰۰) به وزارت فرهنگ و معارف، اوقاف و صنایع مستظرفه هدیه کرد. وزارت آموزشوپرورش از سال ۱۳۰۲ تا ۱۳۷۷ خورشیدی در این مجموعه قرار داشت. در فاصله سالهای ۱۳۴۲ و ۱۳۴۳ خورشیدی، از عمارت مسعودیه برای مدت کوتاهی بهعنوان دانشکده افسری استفاده شد.
هیئت وزیران در جلسه مورخ ۱۳۷۶/۱۲/۱۰ بنا به پیشنهاد وزارت آموزشوپرورش و با استفاده از ماده ۱۱۴ قانون محاسبات عمومی کشور مصوب سال ۱۳۶۲ تصویب کرد که حق استفاده از عرصه و اعیان ساختمان قدیمی وزارت آموزشوپرورش، واقع در خیابان اکباتان به سازمان میراث فرهنگی کشور واگذار شود. این مصوبه در واقع بر اساس توافق وزارت خانههای فرهنگ و ارشاد اسلامی (که سازمان میراث فرهنگی وابسته به آن است) و وزارت آموزشوپرورش صورت گرفت و پس از انجام نقشهبرداری و تهیه مدارک لازم، مجموعه به شماره ۲۱۹۰ ، در تاریخ ۱۳۷۷/۱۰/۲۷ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید و حریم و ضوابط آن در تاریخ بهمن ماه ۱۳۷۷ تعیین، تصویب و به مراجع قانونی اعلام شد. سازمان میراث فرهنگی در راستای حفظ و احیای آثار و بناهای تاریخی، این مجموعه را با هدف بهرهبرداری از آن در سال ۱۳۸۹ به شرکت سرمایهگذاری عظام بهمدت ۳۰ سال واگذار کرد.
در یکی از عمارتها، کافه مسعودیه با فضای گرم و دوستانهاش قرار دارد. این کافه که متفاوت از بسیاری از کافههای شهر است، عرقیات و دمنوشهایش خوشمزهای سرو میکند. اگر دوست دارید بیشتر در فضای دوره قاجاری قرار بگیرید، طبقه زیرین عمارت، عکاسخانهای است که لباسهای قاجاری تن شما میکند و عکس میگیرد. در عمارت دیگری نیز، سالن تماشاخانه است که تئاتر برگزار میشود. سایر ساختمانهای مجموعه هماکنون به گالریهای فروش وسایل سنتی و زیورآلات دستساز اختصاص داده شده است.
معماری عمارت مسعودیه
هنگام ورود به مجموعه مسعودیه، روی در ورودی نشانی از معمار عمارت و ارادت وی به ظلالسطان و همچنین سال تاسیس بنا را میبینید.
نود و پنج بنا گشت پس از الف و دویست ز قلی خان رضا چاکر ظلّ السلطان
بر اساس مستندات باقیمانده، این باغ دارای دو قسمت بیرونی و اندرونی میشد که در حال حاضر از قسمت اندرونی آن اثری باقی نمانده است. قسمت بیرونی مجموعه فعلی، باغعمارت مسعودیه را تشکیل میدهد. در این باغ در حال حاضر هفت عمارت وجود دارد که بهوسیله حیاطهایی به یکدیگر متصل شدهاند.
در حیاط اصلی از سردر باغ، یک محور کالسکهرو شروع میشود و تا حیاط مقابل دیوانخانه امتداد دارد. باغ بهوسیله ستونهای آجری و نردههای چوبی به دو قسمت غربی و شرقی تفکیک شده بود که اکنون نردهها برچیده شدهاند. حیاط مقابل دیوانخانه دارای یک حوض مدور است که در دوره قاجار به شعاع حدود دو متر گرداگرد آن با آجر فرش شده بود و جهت گذاشتن گل بهطور شعاعی از آن استفاده میکردند.
معماری قاجار
از آغاز سلطنت ناصرالدین شاه تا پایان حکومت سلسله قاجار، بر اثر مسافرتهای ناصرالدین شاه و جانشینان او و همچنین اعزام عدهای از محصلین ایرانی به اروپا و تحتتاثیر قرار گرفتن هیئت حاکمه و نخبگان جامعه، سبکی در معماری آغاز شد که التقاطی از معماری بومی و معماری غربی است. هنر معماری این زمان با مقایسه با دوره صفویه، بهخصوص در مورد ساختمان و توده بسیار ضعیف شمرده میشود. تنها در زمان حکومت طولانی ناصرالدین شاه قاجار بهدلیل نفوذ هنر غربی، هنر معماری همچنین صنایع ظریف مانند گچبری، آیینهکاری و کاشیکاری رونق یافت. ارتباط بیشتر ایران با غرب، معماران ایرانی را بر آن داشت تا عوامل مشخص معماری ایران را با روشنبینی و توجه خاصی با عوامل معماری غرب درآمیزند و آثاری خلق کنند که از نظر هنری دلپسند باشد.
معماری قاجار اصول، مبانی و الگوهای قدیم معماری ایران را ارتقا بخشید و نوآوریهایی از نظر فضا بهوجود آورد. با این همه قوت لازم خلق یک معماری نوین را نداشت. جایگاه و مرتبه معماری قاجار در تاریخ معماری گذشته ایران (قبل از دوره نوین) میتواند محل بحث و تامل باشد. اگر آثار معماری را از زاویه فضایی ارزیابی کنیم و به خلاقیتهای فضایی در معماری توجه کنیم، معماری دوره قاجار ارزش پیدا میکند و در جایگاه برتر و تکامل یافتهتری نسبت به معماریهای دورههای قبل از خود چون زندیه و صفویه قرار میگیرد؛ چراکه در معماری این دوره خلاقیتهایی فضایی افزایش مییابد. تنوع فضاها بیشتر میشود و فضاهای نوینی خلق میشوند. فضاها به گشایش و سبکی بیشتری میرسند و الگوهای قدیمی معماری ایران در جهت گسترش فضا تکامل مییابند. بهطور خلاصه، اگر تکامل معماری را گشایش، شفافیت و سبکی فضاها بدانیم، معماری این دوره بهعنوان مرحله تکامل معماری قدیم ایران مطرح میشود.
سردر پیاده
ساختمان سردر پیاده که قدیمیترین بنای مجموعه مسعودیه به شمار میرود، علیرغم الحلقات متعدد در دورههای بعدی، هنوز ویژگیهای بنای اولیه، استخوانبندی معماری آن را تشکیل میدهد. این بنا از الگوی کلاسیک عمارتهای ورودی دوران اول قاجار پیروی میکند. این الگو یک پلان سه قسمتی است؛ به این معنی که سه فضای متوالی رو به معبر ورودی دارد که درب ورودی و تاکید اصلی معماری روی فضای مرکزی است.
سیرکولاسیون طبیعی چنین فضایی، ورودی از مرکز و خروج از طرفین، از سوی مقابل است. در دو سوی فضای مرکزی دو اتاق با تقسیم سهتایی قرار داشت که عملکردهای مجموعه ورودی از جمله نگهبانی یا حتی پذیرایی محدود را عهدهدار میشد. این فضاها در کنار فضای پرتزیین مرکزی چنان معماری باشکوهی را ارائه میکنند که میتوانستند برای برخی ملاقاتهای مهم خارج از محیط داخلی مجموعه کارکرد داشته باشد.
معماری سردر پیاده که به احتمال قریب به یقین متعلق به دوره فتحعلی شاه قاجار است، با یک عقب نشستگی بهصورت جلوخان، اولین مرتبه از سلسله مراتب ورودی را به بهترین نحو ارائه کرده است. روی محور ورودی یک عقب نشستگی کوچکتر و مسقف، محل استقرار درب نفیس چوبی با تزیینات معرق و منبت است. دو سکوی سنگی پیرنشین از اجزای جدا نشدنی ورودیها در معماری ایرانی با تزیین سنگی درخور و یک مقرنس ۲۰ ردیف ورودی را به کمال میرسانند.
دو فضای سه قسمتی جانبی بهصورت دو طاقنمای کوچک با مقرنسی بسیار ظریف و در و پنجره که قطعا دچار تغییراتی شدهاند، خودنمایی میکند. دو فضای سکو مانند نیمهشت در حد فاصل فضای سه قسمتی و یک نیم کاربندی ۱۰ تایی با کاشی معقلی و قابکشی هفترنگ با نقش گره و کتیبهای درخشان از کاشی هفترنگ در میان دو نیمستون بهصورت مقرنس گچی سفید، ورودی را معرفی میکنند که تحسین هر بینندهای را بر میانگیزد.
محوطه باغ
مساحت اصلی باغ مسعودیه در ابتدا حدود چهل هزار متر مربع بود؛ اما تغییرات و تصرفات در طول زمان مساحت باغ را به حدود دو هکتار رسانده است. سردر کالسکهروی مجموعه تاریخی مسعودیه در نوع خود از جذابترین ابنیه مجموعه است؛ نه فقط بهخاطر تزیینات زیبای آن، بلکه به خاطر راهحل هوشمندانه آن در تغییر زاویه محور باغ به نسبت خیابان.
با ورود به باغ آنچه خودنمایی میکند نمای اصلی دیوانخانه و حوض آب روبهروی آن است که بهواسطه خیابانی سنگفرش به طول حدود ۱۳۴ متر و رج درختان بلند کاج به ورودی متصل میشود. این درختان در گذشته چنار بودهاند. امروزه یک بنای آجری یک طبقه در سمت راست، دو بنای آجری سه طبقه در سمت چپ و یک بنای یک طبقه دیگر در همین سمت خودنمایی میکند. این در حالی است که در گذشته، یک نرده چوبی با ستونهای سنگی و چراغهایی با پایه چدنی در میان رج درختان مرتفع چنار، منظر عمومی باغ را شکل میدادند. قابل تصور است که خانههای اندرونی در دو سو اگرچه قابل رویت بودند؛ اما از امنیت نسبی بصری داشتند.
محوری فرعی اما ضعیف، عمود به محور اصلی و در امتداد سردر پیاده وجود دارد که به نظر میرسد در امتداد محور مرکزی باغ نظامیه قرار داشته است. فضای قابلتوجه دور اصلی حوض احتمالا جوابگوی حرکت کالسکه بوده است و ترکیب این فضای بزرگ با حجم قاطع دیوانخانه و حوضی به قطر ۲۰ متر نقطه عطف محوطه محسوب میشد؛ مخصوصا دیوار مجرد غربی با پنجرههایی که هر دو سوی آن فضای باز قرار داشت، این فضا را به فضایی منحصربهفرد در باغ سازی ایرانی تبدیل میکند. حیاطهای پیدرپی غربی که میتوانست هر یک محوری فرعی را شکل دهد خود حرکتی نوآورانه در طراحی باغها بوده که بهخوبی به عملکرد اندرونی و بیرونی پاسخ گفته است.