به گزارش پایروس به نقل از اقتصادنیوز، نعمتالله ایزدی، آخرین سفیر ایران در اتحاد جماهیر شوروی، در گفتوگو با هممیهن میگوید که روسیه از درگیری در غزه منفعت میبرد.
وی میگوید: «تردیدی نیست که روسیه از این جنگ منفعت بردهاست. همه رویدادهایی که پس از آغاز جنگ غزه اتفاق افتاد، از جمله اینکه تمرکز دولتهای غربی از اوکراین منحرف شدهاست و آمریکاییها بیشتر متوجه خاورمیانه و حمایت از اسرائیل شدهاند.»
هانا نوت، تحلیلگر مسائل روسیه مینویسد: «روسیه بهرغم تواناییهای محدودش در این منازعه، یکی از اصلیترین منفعتبرندگان از جنگ است. مسکو با تلاش ناچیزی توانست بهره فراوانی از هرجومرج منطقهای که اسرائیلیها و فلسطینیها را در معرض نابودی و ویرانی قرار دادهاست، ببرد. روسیه در سه حوزه از طولانی شدن این جنگ بهرهمند میشود: در کارزارش علیه اوکراین، در برنامههایش برای حضور در خاورمیانه و در جنگ جهانی روایتها علیه کشورهای غربی. پوتین، بدون اینکه کار زیادی انجام دهد، به آنچه میخواست رسید.» میلان چرنی و دن استوریف، برای اندیشکده موقوفه کارنگی برای صلح بینالملل مینویسد: «حمایت روسیه از شبهنظامیان فلسطین انگیزه مشابهی با تلاش روسیه برای جذب دیگر کشورهای جنوب جهانی برای تقویت جای پای مسکو دارد. روسیه تلاش میکند تا آنچه را پوتین ساختار کثیف نواستعماری روابط بینالمللی مینامد، به چالش بکشد.»
روسیه چندان با مسائل منطقه خاورمیانه غریبه نیست. تلاش مسکو برای حضور فعال در خاورمیانه به دهههای قبل باز میگردد؛ زمانی که اتحاد جماهیر شوروی تلاش میکرد در ارتباط با دولتهای چپگرا در خاورمیانه و شمال آفریقا، جای پای خود را در منطقه تقویت کند و در جهان دوقطبی، در مقابل متحدان آمریکا در منطقه صفآرایی کند. در اوج دوران جنگ سرد، اسرائیل عملاً به یکی از دولتهای اقماری بلوک غرب تبدیل شد و به همین دلیل روسها تصمیم گرفتند که از دشمنان اسرائیل در منطقه حمایت کنند. حتی در آن دوران دولت شوروی از گروههای چپگرای فلسطینی که مسلحانه با اسرائیل میجنگیدند، حمایت میکرد.
ایزدی، سفیر پیشین ایران در اتحاد جماهیر شوروی میگوید: «شوروی سابق در دوران جنگ سرد، اساساً یکی از پایههای تحولات خاورمیانه محسوب میشد. چه در جنگ ۱۹۶۷ و چه در جنگ ۱۹۷۳ و چه در دوران بعد از آن، سال ۱۹۷۷، با تشکیل جبهه پایداری و مقابله اعراب با حضور عدهای از متحدان شوروی از جمله سوریه، لیبی، یمن جنوبی، سازمان آزادیبخش فلسطین و بعدها حتی حضور ایران بهعنوان عضو ناظر، شوروی نقش چشمگیری داشت. این حضور مستمر شوروی در مسائل منطقه، در چارچوب جنگ سرد و نبرد نیابتی شوروی و ایالات متحده آمریکا در نقاط مختلف جهان تعریف میشد.»
نخستین سفیر ایران در فدراسیون روسیه تاکید میکند: «اتفاقی که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی رخ داد، این بود که هم روسیه در عرصه جهانی با ضعف مواجه شد و هم بوریسیلتسین، رئیسجمهور فدراسیون روسیه گرایش بیشتری به غرب داشت. در این دوران بین مسکو و کشورهایی در خاورمیانه که حاکمانشان گرایشهای چپگرایانه و سوسیالیستی داشتند، مثل سوریه و لیبی، فاصله افتاد.»
ایزدی میگوید: «بعد از فروپاشی شوروی، روسیه از تحولات جدید در منطقه عقب افتاد، از جمله اینکه در عراق بعد از اشغال توسط آمریکا نتوانست بهرهبرداری بکند و حتی در سوریه که یکی از نقاط نفوذ سنتی مسکو محسوب میشد، مجبور شد با کمک و مساعدت ایران شروع به بهرهبرداری کند.»
بعد از عبور از دوران طولانی فترت، روسیه با آغاز جنگ داخلی در سوریه، در پی خیزشهای بهار عربی، کمکم توانست جای پای خود را در مسائل خاورمیانه پیدا کند.
ایزدی در مورد سیاست کنونی روسیه میگوید: «تردیدی نیست که روسیه اکنون به دنبال این است گذشته خود را در منطقه احیا کند و مجدداً یک پایه تحولات خاورمیانه باشد. تحولات کنونی در نوار غزه، قطعاً به روسیه کمک خواهد کرد که جای پای خود را در منطقه محکمتر کند.»
حتی دولت پوتین رابطهی به نسبت دوستانهای نیز با گروه حماس دارد. سال ۲۰۰۶ زمانی که در اولین و آخرین انتخابات قانونگذاری در سرزمینهای فلسطینی، گروه حماس توانست از فتح پیشی بگیرد، پوتین یکی از نخستین رهبران جهان بود که این پیروزی را به حماس تبریک گفت.
یک سال بعد پوتین از خالد مشعل، رهبر وقت حماس، در مسکو میزبانی کرد. در این دیدار خالد مشعل از «شجاعت و مردانگی» پوتین تقدیر کرد. حمایت ضمنی و تلویحی مسکو از گروههای فلسطینی، بهرغم رابطه نزدیک روسیه و اسرائیل بعد از آغاز جنگ اخیر هم ادامه یافت. پوتین در نخستین اظهارنظرهایش در مورد جنگ میان حماس و اسرائیل، در دیدار با نخستوزیر عراق این منازعه را «مثال بارز شکست سیاستهای آمریکا در خاورمیانه» خواند.
همان زمان وزیر خارجه روسیه، سرگئی لاوروف، در دیدار با دبیرکل اتحادیه عرب «سیاست مخرب» واشنگتن در منازعه اسرائیل و فلسطین را محکوم کرد.
با این حال، ایزدی میگوید که تاکنون هیچ شاهد و مدرک مستندی مبنی بر دخالت روسیه در عملیات حماس منتشر نشدهاست. وی میگوید: «من نمیتوانم به صورت اطلاع و خبر بگویم که روسها در جنگ غزه دخالتی داشتهاند، اما چنین نتیجهگیریای ممکن است براساس تحلیل، احتمال چنین نتیجهگیریای را ممکن کند. با این حال ارزیابی من این است که شواهد کافی وجود ندارد که چنین دخالتی انجام دادهباشد و حتی چنین اقدامی در توان روسیه باشد. حماس به این شکل از روسیه دستور نمیگیرد.»