به گزارش پایگاه خبری ایران و روسیه به نقل از ایسکانیوز، در حالی که ناتو بیش از هر زمان دیگری در جنگ اوکراین مستاصل شده، افکار عمومی جهان شاهد تلاش پشت پرده آمریکا برای ایجاد بحرانی دیگر در عرصه بینالمللی است.
ارمنستان خود را برای جنگ در قرهباغ آماده میکند
لابیهای پنهان «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی کاخ سفید و «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا با برخی سناتورهای ارشد دموکرات کنگره مانند «بن کاردین»، «باب منندز» و «چاک شومر» بر سر امکانسنجیِ افزایش کمکهای نظامی به باکو، تلاشی ملموس برای وارد کردن آذربایجان به یک بحران تمام عیار است.
در این خصوص نکات مهمی وجود دارد:
نخست؛ بخشی از بازی ویژه آمریکا در بحران به وجود آمده در قرهباغ، برگرفته از شکست محاسباتی سنگین ناتو در جنگ اوکراین خصوصاً طی هفتههای اخیر است.
مقامات دولت بایدن به او توصیه کردهاند که شاید با خلق یک بحران موازی حتی در ابعادی محدود، بتوان تا حدودی مانع از تمرکز افکار عمومی بر ضعف لجستیکی، میدانی و محاسباتی ناتو در جنگ اوکراین شد.
در مقابل، از آنجا که روسها بارها نقشههای کلانی که مبتنی بر گسترش ناتو به شرق طراحی شدهاند را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و چهار کشور اوکراین، گرجستان، مولداوی و آذربایجان را نقاط کلیدی این نقشه کلان آتلانتیکی میدانند، هرگونه تحرکات آشکار و پنهان غرب در آذربایجان را وسواسگونه رصد میکنند!
دوم؛ رفتار مقامات باکو و شخص الهام علیاف در مواجهه با این «تله راهبردی» آمریکاییها موضوعیت داشته و حائز اهمیت است.
باکو رسما به واسطه محاصره لاچین، آتشبس سال ۲۰۲۰ در قرهباغ را نقض و اختلافات ارضی را بار دیگر به توصیه کاخ سفید و رژیم صهیونیستی احیا نموده و علاوه بر آن روز شنبه ۲۵ مارس نیز یک یگان از نیروهای مسلح خود را بر خلاف توافقنامه ۹ نوامبر ۲۰۲۰، از خط تماس در منطقه شوش عبور داده است.
در حالی که ایران و روسیه، با اتخاذ تدابیری هوشمندانه به دنبال جلوگیری از تشدید تنشها در قرهباغ هستند، بروز این رفتارها معنایی جز عدم درک بازی تلآویو و واشینگتن از سوی مقامات باکو ندارد و ادامه این مسیر، قطعا نتایج معکوسی برای آذربایجان خواهد داشت.
در چنین شرایطی، باکو در سیاست منطقهای خود در قبال قرهباغ نیاز به یک دوربرگردان دارد، زیرا تشدید تنش در قرهباغ قطعا هزینههای راهبردی و منطقهای زیادی برای بانیان و هدایتگران این بازی خواهد داشت.
نکته آخر؛ نگاه امثال بلینکن و سالیوان یا به عبارت دقیقتر ساختار قدرت در ایالات متحده نسبت به سیاستمداران دیگر کشورهای جهان کاملا ابزاری است. اکنون «ولودیمیر زلنسکی» رئیس جمهور اوکراین بیش از هر سیاستمدار دیگری میداند که گزاره ادعاییِ «حمایت مطلق راهبردی آمریکا از مهرههای خود» چگونه در بزنگاههای مهم، تبدیل به «حمایت نسبی تاکتیکی» میشود!
مرور مواضع زلنسکی و «دیمیتری کولبا» وزیرخارجه اوکراین در خصوص ناکافی بودن حمایتهای تسلیحاتی آمریکا و اروپا از کییف در حساسترین صحنههای نبرد در مناطق شرقی این کشور، برای کسانی که در صدد شناخت حقایق سیاست خارجی آمریکا و سنجش نوع و میزان حمایت واشینگتن از مهرهها و وابستگان آن هستند قطعا خالی از تامل نخواهد بود.