امیر سحابی مدرس و راهنمای گردشگری گفت: باید ظرفیتهای بالقوه گردشگردی ایران بر اساس موضوع توسعه پایدار، مورد بررسی قرار گیرد. ایران کشوری است با چهار فصل و هر فصل در هر جایی جاذبههای فرهنگی، تاریخی و طبیعی خودش را دارد. اما اینکه کدام از اینها جاذبههایی هستند که گردشگران داخلی و خارجی با توجه به الزاماتی که این صنعت دارد، به آن توجه میکنند، مهم است. باید بدانیم که گردشگری یک صنعت است و باید به تمام قسمتهای آن توجه شود.
ارتباط با دنیا مهم است
امیر سحابی در پاسخ به اینکه چرا ایران با وجود دارا بودن جاذبههای گردشگری فراوان، نتوانسته آنگونه که باید و شاید در این زمینه ارزآوری داشته باشد، به خبرنگار پایگاه خبری پایروس گفت: یکی از مهمترین موانعی که در خصوص صنعت گردشگری، داریم عدم ارتباط با کشورهای دیگر است. ما باید با کشورها و بانکهای مختلف ارتباط داشته باشیم تا زمانی که ما این ارتباط نباشد و تا زمانی که کارتهای بینالمللی در ایران فعال نباشد، وقتی گردشگر وارد ایران میشود، ارزهای بسیار کمی همراه اوست و خرید کمتری میتواند انجام دهد و قادر نیست تا از خدمات زیادی استفاده کند. عدم ارتباط با دنیا و سیستم مالی و بانکی دنیا یکی از مهمترین موانع ما در این زمینه است.
باید برنامهریزی و مدیریت مقصد گردشگری داشته باشیم
سحابی داشتن برنامهریزی و مدیریت را در تبدیل ظرفیتهای بالقوه گردشگردی به بالفعل مهم دانست و تصریح کرد: باید ظرفیتهای بالقوه گردشگردی ایران بر اساس موضوع توسعه پایدار، مورد بررسی قرار گیرد. ایران کشوری است با چهار فصل و هر فصل در هر جایی جاذبههای فرهنگی، تاریخی و طبیعی خودش را دارد. اما اینکه کدام از اینها جاذبههایی هستند که گردشگران داخلی و خارجی با توجه به الزاماتی که این صنعت دارد، به آن توجه میکنند، مهم است. باید بدانیم که گردشگری یک صنعت است و باید به تمام قسمتهای آن توجه شود. وقتی ما در مورد مدیریت مقصد گردشگری صحبت میکنیم و قرار است که منطقهای مقصد گردشگری باشد، باید در زمینه سیستمهای حملونقلی که به آن منطقه میرود بهروز باشیم. اگر ریلی است یا اگر بهصورت جادهای یا هوایی است، باید توجه ویژهای به این نکته داشته باشیم. در مورد زیرساختها، اقامتها، آموزش جامعه محلی برای پذیرش گردشگران و اینکه چگونه خدمات خودشان را (با توجه به اینکه هویتی که برای خودشان متصور هستند را بتوانند حفظ کنند) به گردشگر منتقل کنند.
بنابراین، باید برنامهریزی و مدیریت مقصد گردشگری داشته باشیم. نیروی انسانی را به دو شکل آموزش دهیم و بر اساس این موضوع و ظرفیتهای خودمان را مورد بررسی قرار دهیم.
ولی قسمت مغفولی که شاید کمتر به آن توجه شود، بستههای سفری است که طراحی میشود. سالهاست که مسیرهای کلاسیک مثل اصفهان، شیراز وتهران داریم که باید مسیرهای دیگری را هم طراحی کنیم. گردشگران باید بر اساس چهار فصل بودن کشور، ظرفیتهای دیگری در همه شهرها و نقاط ایران احساس کنند که میتوانند از آن به عنوان جاذبه و ظرفیت گردشگری استفاده کنند. مهمتر از آن؛ توجه ویژه به این صنعت است که بپذیریم که آثار تاریخی ما نقاط قوت ما است و با حفظ محیط زیست و با نگه داشتن آن فرهنگ، هویت و محیط زیست برای آینده یک موضوع بُردبُرد است. ما باید توجه کنیم وقتی گردشگر وارد ایران میشود بهدنبال این است که در عین حال که آسایش دارد، فرهنگ ایران، فرهنگ اقوام و معماری را ببیند. متأسفانه ما اینها را از دست دادیم و حتی معماریها را تغییر دادیم. درست است که هتلها خوب هستند ولی گاهی گردشگران در زمانهای مختلف دوست دارند که در خانههایی به سر برند که از صد سال قبل بوده است و چند روزی در آنجا مثل یک شاهزاده و خان زندگی کند. یا وقتی به مناطق عشایری میروند، دقیقاً سبک زندگی عشایری و جابهجا شدن و کوچ را ببیند.
بنابراین، وقتی ما فکر و برنامه داشته باشیم نمیآییم افراد را یکجانشین کرده و یا نمایشگاههای «ایستا» برگزار کنیم. دقیقاً طراحی تور بر اساس یک سفر کوچ با آن ایل است.
پس، خلاقیت ما در بسته سفر و اینکه جامعه محلی بتواند درست درآمد گردشگری را دریافت و لمس کند، توجه به موضوع صنعت است که میتوانیم به صنعت گردشگری توجه کنیم.
باید حرفی برای گفتن داشته باشیم
امیر سحابی موارد مهمی را در ارتباط با رونق گردشگری کشور مهم دانست و در پاسخ به این پرسش به خبرنگار ما گفت: باید سیاستگذاریهای درستی را داشته باشیم. رویدادها و فستیوالهایی را تعریف کنیم و اینکه بدانیم در صنعت گردشگری دقیقاً چه چیزی را میخواهیم. ما هنوز بعد از سالها آمار دقیق گردشگر را نمیدانیم. گاهی گردشگران مذهبی بیشترین تعداد گردشگری است ولی در کشورهایی که صنعت گردشگری در بخش بالاتری قرار دارد، تنوع گردشگران؛ گردشگری فرهنگی، گردشگری طبیعی، گردشگری مذهبی، گردشگری ماجراجویانه و یا هر سبک گردشگری را به تفکیک دارد و سعی کردند در تمام حوزهها این رونق را ایجاد کند که همه بخشها را بتواند فعال کند ولی همزمان با آن اقامتگاهها را گسترش و تبلیغات جهانی انجام دادهاند و سفارتخانههای آن کشور در جاهای مختلف کار و فعالیت انجام دادهاند. من تأکید میکنم که باید گردشگری بهعنوان یک صنعت دیده شود و الزامات آن را ببینیم و بپذیریم که یک تهاجم نیست که اگر یک گردشگری وارد فرهنگ و حوزه ما شد، هدفش این است که فرهنگ و هویت ما را عوض کند! باید اینقدر قدرتمندانه برخورد و طراحی کنیم که حرفی برای گفتن داشته باشیم. مثلاً بازارچهها و بروشورهایی را ایجاد کنیم و زیرساختهایی را انجام دهیم و هزینههایی را کرده باشیم که بتوانیم این صنعت را به یک درآمد پایداری برسانیم و به جامعه محلی، نسبت به کمکی که گردشگری میتواند به اقتصاد آن منطقه داشته باشد، آگاه کنیم.
راهنمای گردشگری بخشی از بسته سفر است
آیا در حوزه آموزش به راهنمایان گردشگری در خصوص جذب گردشگر موفق بودهایم؟ چرا؟
به طور کلی راهنمای گردشگری بخشی از بسته سفر است که میتواند پس از اینکه گردشگر وارد کشور شد و تبلیغات هم انجام شد، آژانسها توانستند افراد علاقهمند به سفر را اغنا کنند (حالا چه بهصورت فردی آمده باشد چه گروهی)، در این صورت موضوعی است که گردشگر میتواند وارد این پروسه شود.
ما در حوزه منابع انسانی، تعداد زیادی راهنمای گردشگری داریم ولی گردشگری و شغل راهنمای گردشگری یک شغل موقت محسوب میشود. بحرانهایی مثل کرونا، یا اتفاقاتی مثل تحریمها و کاهش روابط ما با دنیا، ضربات جبرانناپذیری را به صنعت گردشگری زده است و خیلی از این افراد قطعاً شغل دائم آنها راهنمای گردشگری نیست ولی راهنمایان خوبی داریم که عاشق تاریخ و فرهنگ ایران هستند. بسیاری از آنها تحصیلکردهاند چون الان با توجه به قوانین جدید باید حداقل لیسانس را داشته باشند. آنها ایران را دوست دارند و بهعنوان یک موضوع دیپلماسی فرهنگی به موضوع نگاه میکنند. ما هر اندازه بتوانیم بستر فعالیت آنها را بیشتر کنیم، قطعاً خروجی ما از احساسی که گردشگر دارد بیشتر خواهد بود. راهنمای گردشگری میتواند کمک کند خاطره و نگاهی که به مقصد گردشگری و در کل سفر به ایران داشته ایجاد شود.
آثار تاریخی ما نقاط قوت ما است
این کارشناس مهمترین نقاط ضعف و قوت ما در حوزه گردشگری را برشمرد و در ادامه گفت: قبلاً میگفتیم مهمترین نقطه ضعف ما، سازمان است و وزارتخانه نیست و اینکه ما واقعاً سیاستگذاریهای درستی نداریم و در بسیاری از جاهای مختلف در ابتدای کار از نظر فرهنگی و میراث فرهنگی مورد پذیرش قرار نمیگیرد. یعنی زمانی باید خانه تاریخی حفظ و تبدیل به یک جاذبه برای آن شهر شود که نوع معماری اسلامی – ایرانی ما را نشان دهد. همانطور که گفتیم گردشگر میآید که قسمتی از تاریخ ما را ببیند نه اینکه قسمت مدرنشده یا تازهسازی شدهای را که هیچگونه معماری خاصی ندارد. معماری رومی – یونانی که داخل آن است و هر شکلی از معماریهای متفاوت که وجود دارد، برایش جذاب نیست و او در پی معماری اصیل ایرانی است. متأسفانه ما بافتهای تاریخی را از بین بردیم. وزارت میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری که سه حوزه مهم است، بودجه کافی را ندارد و در بیشتر اوقات آن قدرت را ندارد که بتواند سرمایهگذار را دعوت کرده و بتواند سرمایهگذار را ترغیب کند. بهدلیل اینکه صنعت گردشگری یک رابطه بالا و پایین زیادی داشته است. ما در بسیاری از اوقات توجیه سرمایهگذاری در حوزه صنعت گردشگری را نداریم. در شرایط حال حاضر هم توجه دولت به توسعه صنعت گردشگری و اینکه این وزارتخانه بتواند قدرتمندانه عمل کند و با یک بودجه کافی صندوق احیای آن فعال شود و بتواند وامهای خوبی داده و زیرساخت را انجام دهد، نیست.
به نظر میرسد مهمترین موضوع این است که ما در حوزه سیاستگذاری هم این مشکل را داریم که دقیق نمیدانیم واقعاً باید در صنعت گردشگری چه کاری را انجام دهیم. در زمینه دیپلماسی که با همراهی وزارت امور خارجه باید سفارتخانههای ما در جاهای مختلف فعال باشند، هفتههای فرهنگی فعال نه کلیشهای برگزار کنند، ضعیف است. باید حضور ما در نمایشگاههای جهانی گردشگری فعال باشد و زمانی که ما آنها را در زمینه روادید، در زمینه حملونقل و… دعوت میکنیم تسهیلگری اتفاق بیفتد و ورود گردشگران با سرعت بیشتری انجام شود.
موضوع لغو روادید هم خیلی میتواند کمک کند. متأسفانه اخبار متعددی که در مورد دستگیری جاسوسانی که وجود دارد که در چهره و قامت گردشگر وارد میشوند و این مطمئناً در بحث رسانه تأثیر دارد. ما از نظر رسانه و تبلیغات رسانهای ضعف بسیار زیادی داریم، تبلیغات جهانی انجام نمیدهیم و با بنگاههای بزرگ گردشگری یا تبلیغات و رسانه کار نمیکنیم. متأسفانه اخبار منفی به شدت بیشتر از اخبار مثبت در مورد ایران مورد توجه در دنیا قرار میگیرد. من معتقدم که نقش سفارتخانههای ایران در آن کشورها، رایزنیهای فرهنگی، هفتههای گردشگری و فرهنگی که کلیشهای نباشند بسیار مهم است و باید با آژانسهای کشورها گفتوگو شده و اطمینان داده شود که ما میزبانان خوبی برای آنها هستیم. به عبارتی دیگر باید بدانیم که صنعت مهماننوازی یک صنعت ارزشمند هست.
در خصوص نقاط قوت هم باید گفت که مطمئناً آثار تاریخی ما نقاط قوت ما است. مطمئناً فرهنگ مهماننوازی، چهار فصل بودن کشور ما و اینکه گردشگر میتواند همهجور آبوهوایی را در ایران تجربه کند، ارزشمند است یعنی به جای اینکه به چند کشور سفر کنند به ایران سفر کنند و میتوانند تجربههای بینظیری را داشته باشند.
مکرر عرض میکنم که نیروی انسانی نسبتاً خوبی که در طی این سالها پا به عرصه گذاشتند، احساسی در بین مردم به وجود آمده که میراث فرهنگی و حوزه گردشگری بخش هویتی است و با توجه به اینکه ما باید اتکای خود را به نفت کمتر کنیم، توانستیم مردم را همراه با موضوع گردشگری کنیم ولی قطعاً این کافی نیست و باید قدرت بیشتری به ادارات میراث فرهنگی داده شود. یعنی از نظر اینکه خانهها تخریب نشود، بسیاری از آثار احیا شود و موزهها در شهرها ایجاد شود موضوع بسیار مهمی است و نقاط قوت ما قطعاً خودِ مردم ما هستند.