به گزارش پایروس، به نقل از پایگاه خبری کیپلینگر، ایالات متحده با چالشهای تازهای با چین مواجه است، از جمله بر سر کنترل صادرات فناوریهای خاص و واکنش به جنگ اوکراین.
واشنگتن میخواهد بر چین غلبه کند و یک دستورالعمل سیاسی گسترده و جامع دارد، از جمله کنترل صادرات فناوریهای حساس و سرمایهگذاری در تولید داخلی. چیدن بالهای چین به اصل مرکزی سیاست خارجه آمریکا تبدیل شده و یکی از اندک مواردی است که دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکا بر سر آن توافق دارند.
اما ایالات متحده نمیتواند بهخودیخود پیروز شود. بسیاری از متحدان آمریکا احساس بیبهرگی دارند، مخصوصاً آنها که به صادرات به چین وابستگی دارند یا تلاشهای آمریکا را برای داخلیسازی تولید برخی کالاهای خاص تهدیدی برای تولیدکنندگان خود میدانند.
کاخ سفید توانسته پیروزیهایی به دست آورد، از جمله همکاری برای وضع محدودیتهایی بر صادرات اقلام مربوط به تراشهها از کشورهایی مانند هلند، کشوری که پیشرفتهترین دستگاههای سنگنگاری یا لیتوگرافی نیمههادیها را تولید میکند. واشنگتن همچنین با ژاپن قراردادی منعقد کرده است که مواد معدنی حیاتی برای باتریهای تولید شده در آن کشور را واجد شرایط مشوقهای مالیاتی موجود در تولید داخلی میکند. همچنین توافق مشابهی میان آمریکا و اتحادیه اروپا در دست بررسی است.
انبارهای مهمات و سلاحهای آمریکا و اروپا در حال خالیشدن است
ایالات متحده همچنین برای حمایت از اوکراین در برابر روسیه به متحدان خود متکی است. انبارهای مهمات و سلاحهای آمریکا و اروپا در حال خالیشدن است؛ اما بسیاری از پیمانکاران دفاعی اروپایی در تسریع تولید مهمات و سلاح ناموفق هستند. این در حالی است که بودجه دفاعی قاره سبز با ۳۴۵ میلیارد دلار، به میزانی رسیده که از جنگ سر تا امروز بیسابقه بوده است.
یکی از عوامل این امر این است که کشورهای بسیاری از دولتهای اروپایی سفارش بزرگی برای خرید تسلیحات ارائه نکردهاند و این شرکتهای تسلیحاتی را نگران کرده که نکند این شرکتها برای افزایش ظرفیت تولید خود هزینه کنند، اما دولتها از آنها خرید نکنند. علاوه بر این، با وجود افزایش بودجه دفاعی کشورها، هنوز بیشتر آنها استاندارد اختصاص دو درصد از تولید ناخالص داخلی به هزینههای دفاعی را رعایت نمیکنند. واشنگتن امید دارد که جنگ اوکراین این را تغییر دهد، اما هیچچیز مشخص نیست.
این موضوعات در روابط نزدیک فزاینده چین با روسیه همگرایی دارند، رابطهای که محصول منافع مشترک آنها در مقابله با نفوذ جهانی آمریکاست. قابلتوجه است که هر دو کشور در مناطق غنی از منابع مانند خاورمیانه که نزدیک به یکسوم تولید جهانی نفت را به خود اختصاص داده و جنوب صحرای آفریقا که منبعی حیاتی برای فلزات و مواد معدنی انرژی پاک است، نفوذ کردهاند.
مسئله این است که این همکاری تا کجا ادامه خواهد داشت. واشنگتن هنوز امید دارد که بتواند روابط خود را با پکن در حد همکاری در برخی زمینهها – مانند پایان مناقشه اوکراین – بهبود بخشد؛ اما در دیگر حوزهها به رقابت با چین ادامه دهد.