به گزارش پایگاه خبری پایروس ؛میرقاسم مومنی در ارزیابی بهرهبرداری از منابع نفت و گاز خزر با همکاری روسیه اظهار داشت: در موضوع خزر دو موضوع داریم یکی تعیین رژیم حقوقی خزر و دیگری تعیین رژیم بستر دریای خزر است، بعد از فروپاشی شوروی سابق در سال ۱۹۹۱ به روابط و همسایگان ایران با کشورهای حوزه خزر که زمانی شوروی تنها بود؛ ۴ کشور دیگر هم اضافه شد، یعنی حدود و سهم هر کشوری از دریا تغییر کرد، جلسات زیادی برگذار و تفاهمنامههایی هم امضا شد و تاحدی تعیین تکلیف شد. اما همچنان در برخی مواقع عنوان میشود که ۵۰ درصد خزر متعلق به ایران است و بحث دیگری هم وجود دارد مبنی بر اینکه اکنون ۵ کشور در حوزه خزر وجود دارد و سواحل خزر تقسیم بر ۵ میشود که بر پایه آن هم هر کشور ۲۰ درصد خواهد بود. در عین حال در دیدگاه دیگر باتوجه به حدودی که عنوان میشود تداخلات زیاد میشود و بر اساس مرزبندی و حدود سرزمینهای اصلی با دریا و خشکی و محاسباتی که انجام شده سهم ایران بین ۱۱ تا ۱۳ درصد عنوان شده است.
وی افزود: در زمان دولت آقای روحانی تفاهمنامهای در مسکو با حضور پوتین و کشورهای حوزه دریای خزر در زمینه تقسیم رژیم حقوقی خزر به امضا رسید اما همچنان حدود به صورت رسمی و بر اساس کنوانسیونهای بینالمللی مشخص نشده و منطقه آزاد و حریم سرزمینی کشورها نقشهبرداری و تعیین نشده، ضمن اینکه بستر خزر موضوع دیگری است که سهم منابع نفت و گاز هر کشور مشخص نیست. اکنون آذربایجان و ترکمنستان و روسیه از منابع استخراج میکنند، ایران هم قبلا با همکاری شرکتهای بزریلی چاههایی حفر کرده، اما بعدا به خاطر هزینه بالا و هم اینکه برداشت از منابع جنوب برای ایران راحتتر و کم هزینهتر بوده؛ متوقف شد.
استقبال ایران از سرمایه گذاری در حوزه نفت و گاز
این کارشناس حوزه انرژی با بیان اینکه ایران از هرگونه سرمایهگذاری در حوزه نفت و گاز کشور استقبال میکند، خاطرنشان کرد: ممکن است همکاری ایران با روسیه در زمینه بهرهبرداری از منابع نفت و اگز خزر در قالب قرارداد ۲۰ ساله با این کشور باشد و نباید به معنای واگذاری میادین و منابع تلقی شود، کمااینکه ما در پارس جنوبی زمانی با چینیها و در مکران هندیها قرارداد سرمایهگذاری داشتهایم. اکنون هم اگر چارچوب قراردادی مشخص باشد باتوجه به برخی تکنولوژیهایی که در اختیار روسها قرار دارد؛ طبیعی است که ما با این کشور وارد حیطه قرارداد و همکاری شویم و باتوجه به اینکه گاز خزر میتواند بخشی از نیازهای منطقه شمال کشور را تامین کند و هزینهها هم برای کشور ما کمتر شود، به نفع ما خواهد بود.
وی در ادامه گفت: باید این موضوع را در نظر داشت که منابع خزر دو نوع است یکی در حدود سرزمینی هر کشور است که کشورها بر آن مالکیت دارند و برخی منابع نیز در منبع مشترک است در مورد منابع سرزمینی هر کشور بر اساس توانمندی خود استخراج میکند و برخی منابع مشترک هستند که بر اساس تفاهمنامهها توسعه داده میشوند اکنون روسیه تفاهمنامه و یا قرارداد دوجانبه با آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان هر کدام به صورت مجزا برای بهرهبرداری از منابع نفت و گاز خزر منعقد کرده و یا تفاهماتی به صورت مشترک با تمام شرکای خود یعنی آذربایجان-ترکمنستان-روسیه دارد و اکنون این ایران است که باید تعیین تکلیف شود، نگاه ایران بیشتر به منابع ارزان و سهلالوصولتر جنوب کشور است. اما واقعیت اینکه با بالا رفتن قیمت نفت و گاز اکنون بهصرفه است که خزر را توسعه دهد، ضمن اینکه انتقال منابع انرژی خزر به اروپا موضوعی است که آذربایجان و ترکیه در حال پیگیری است و ایران هم با توجه به ذخایری که در شمال دارد میتواند در مسیر انتقال انرژی به اروپا قرار گیرد.
مومنی در ادامه با اشاره به اهداف روسیه در برنامههای انرژی حوزه خزر گفت: روسها نمیخواهند انحصار حضور در بازار گاز اروپا را از دست بدهند و اکنون صدور گاز به اروپا یک سلاح علیه اروپا در دست روسها است و همیشه از آن استفاده کردهاند، اینکه روسها میخواهند شیر نفت و گاز خزر با مدیریت خودشان باشد طبیعی است زیرا در یک جنگ اقتصادی هستند و انرژی سلاحشان است، روسها در قراردادهایی که با آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان و ایران منعقد میکنند در واقع در نظر دارند مدیریت تولید و صادرات انرژی را دست بگیرند و نفت و گاز را بر اساس مصالح کشور خودشان هدفمند کنند.
وی تاکید کرد: مسئله این است که روسیه علاوه بر کسب درآمد؛ از نفت و انرژی به عنوان سلاح استفاده میکند. اروپا هم به شدت به گاز نیاز دارد و به دنبال تعیین کشورهای جایگزین روسیه هستند و به همین دلیل با کشورهایی مثل قطر در حال مذاکره و همکاری هستند و روسها نمیخواهند این اهرم را از دست بدهند و به همین دلیل میجنگند و سعی میکنند که در خزر قدرت خود را داشته باشند. اما در عین حال همه اینها منوط به این است که در اوکراین چه اتفاقی میافتد زیرا اکنون اوکراین پاشنه آشیل اقتصاد، سیاست و امنیت ملی روسیه است. اگر روسها نتوانند در اوکراین مسائل خود را حل کنند که اقتدار روسیه حفظ شود معادلات انرژیشان هم بهم میخورد چون این امکان وجود دارد که اقتدار روسیه در تولید انرژی از بین برود و امریکا که با ترکمنستان، آذربایجان و قزاقستان روابط خوبی دارد جایگزین این کشور شود، زیرا شرکتهای امریکایی هم در این کشورها سرمایهگذاری کردهاند و در خط لوله باکو-تفلیس-جیحان که سال ۱۹۹۵ احداث شد، شرکتهای اروپایی و امریکایی هم دخیل بودهاند. روسها این را میدانند که اگر کوتاه بیایند؛ اروپا انرژی خزر را قبضه میکند به همین دلیل سعی کردهاند قراردادهایی که با ایران و دیگر کشورهای حوزه خزر منعقد تا موقعیت خود را تثبیت کنند.