ریاست جمهوری احتمالی ترامپ تغییر چندانی در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا نخواهد داشت.
به گزارش پایگاه خبری پایروس؛ به نقل از شهرخبر،سایت تحلیلی فارن افرز اخیرا مقاله ای با قلم «استفن ام. والت» استاد روابط بین الملل دانشگاه هاروارد در مورد انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۲۴ منتشر نموده است.
نویسنده در این مقاله می نویسد: انتخابات آتی تأثیر بسیار بیشتری بر سیاست داخلی ایالات متحده خواهد داشت تا بر موضوعات کلیدی سیاست خارجی. مخاطرات در خانه به اندازه کافی بزرگ و واضح است – و به اندازه کافی نگران کننده – که من برای تصمیم گیری در مورد نحوه رای دادن مشکل زیادی نخواهم داشت.
ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ ایالات متحده آمریکا مسابقه ای مجدد بین «جو بایدن»، رئیسجمهور فعلی و «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور سابق خواهد بود
انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ ایالات متحده آمریکا مسابقه ای مجدد بین «جو بایدن»، رئیسجمهور فعلی و «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور سابق خواهد بود. اکثر آمریکاییها اگر هیچ کدام از این دو شرکت نمیکردند خوشحالتر میشدند اما این انتخابات در حال حاضر به عنوان یک رویداد مهم در نظر گرفته می شود که تأثیرات گسترده ای بر دموکراسی آمریکا و رویکرد آن به بقیه جهان خواهد داشت.
در مورد پیامدهای داخلی این انتخابات باید گفت ترامپ در دوره قبلی خود به عنوان رئیس جمهور، تحت عنوان کلاهبردار، سوء استفاده کننده جنسی و مدیر اجرایی بی کفایت محکوم است. در تعهد او به اصول دموکراتیک و حاکمیت قانون تردید وجود داشته و نشانه های نگران کننده ای وجود دارد که نشان می دهد او و حزب جمهوری خواه قصد دارند از دوره دوم برای مجازات مخالفان سیاسی استفاده کنند و ایالات متحده آمریکا را به سمت خودکامگی عملی سوق دهند.
با انتخاب وی، حقوق زنان بیشتر محدود میشود، تلاشها برای متوقف کردن تغییرات آبوهوایی کنار گذاشته میشود و آمریکاییهای ثروتمند و شرکتها آزاد خواهند بود تا با توجه کم به پیامدهای اجتماعی و سیاسی گستردهتر، به دنبال منافع خودخواهانه خود باشند. در مورد بایدن یا سیاست های وی باید گفت بایدن به احتمال زیاد هیچ یک از این اقدامات را انجام نخواهد داد و برای من این مهم دلیل کافی برای رای دادن مشتاقانه علیه ترامپ است.
اگرچه بسیاری از مردم اکنون می ترسند که دوره دوم ترامپ تأثیرات شگرفی بر سیاست خارجی ایالات متحده داشته باشد، من گمان می کنم که تفاوت ها کمتر از آن چیزی باشد که آنها فکر می کنند
اما اگر به سیاست خارجی توجه کنیم، اختلافات چندان فاحش نیست. اگرچه بسیاری از مردم اکنون می ترسند که دوره دوم ترامپ تأثیرات شگرفی بر سیاست خارجی ایالات متحده داشته باشد، من گمان می کنم که تفاوت ها کمتر از آن چیزی باشد که آنها فکر می کنند. ترامپ مانند دوره اول ریاست جمهوری خود نامنظم، بداخلاق، بی حوصله و متخاصم خواهد بود – به ویژه در قبال متحدان آمریکا در ناتو.
اما از جهات دیگر، دور دوم ریاست جمهوری ترامپ ممکن است با کاری که بایدن در صورت پیروزی چهار سال دیگر در ریاست جمهوری انجام می دهد، تفاوتی نداشته باشد. برای درک این موضوع به سیاست خارجی امریکا در مورد اوکراین، چین و خاورمیانه می پردازیم.
اوکراین
دولت بایدن با وجود مخالفت برخی از اعضای جمهوریخواه و بدبینی فزاینده نسبت به توانایی کیف برای پیروزی در جنگ یا بازپسگیری سرزمینهای از دست رفتهاش، از زمان شروع جنگ همه جانبه در مورد اوکراین مشارکت داشته است. اوکراینیها و حامیان غربی آنها نگران هستند که ترامپ از حمایت ایالات متحده جلوگیری کند و اوکراین را وابسته به هر کمکی که از اروپا میتواند دریافت کند رها کند. ترامپ به خود می بالید که می تواند جنگ را در یک روز حل کند اما وقتی از او پرسیده شد که آیا می خواهد اوکراین پیروز شود یا خیر، غافلگیر شد. بر این اساس ممکن است فکر کنید انتخاب ترامپ تغییری اساسی در سیاست ایالات متحده ایجاد می کند.
اما نکته اینجاست بایدن در صورت پیروزی در دوره ای دیگر، احتمالاً مسیر مشابهی را دنبال خواهد کرد – حتی اگر آن را به روش دیگری دنبال کند. جزر و مد جنگ علیه اوکراین در سال ۲۰۲۳ چرخش کرد و اگرچه حامیان آن مدام طرحهای خوشبینانهای را برای برگرداندن ثروت این کشور و آزادسازی سرزمینهایی که روسیه بهطور غیرقانونی فتح و ضمیمه کرده است ارائه میکنند، امیدهای آنها تقریباً واهی است و وزارت دفاع احتمالاً این مهم را میداند. اگر بایدن یا ترامپ به قدرت بازگردند، احتمالاً کیف را برای اتخاذ اهداف واقعیتر و حرکت به سمت یک توافق تحت فشار قرار خواهند داد.
من معتقدم بایدن این کار را به روشی سنجیده انجام دهد و به کیف کمک کند تا بهترین توافقی را که می تواند داشته باشد. در مقابل، ترامپ احتمالاً همان مهارت دیپلماتیکی را که در روابط آماتوری خود با کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی نشان داد، نشان میدهد و تمایل بیشتری به کاهش و مدیریت دارد. با این حال، نکته گستردهتر این است که هر دو دولت تلاش خواهند کرد برای پایان جنگ پس از ژانویه ۲۰۲۵ مذاکره کنند و توافق حاصل به احتمال زیاد به اهداف جنگ اعلام شده روسیه بسیار نزدیکتر از کیف خواهد بود.
چین
ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری خود قاطعانه سیاست های قبلی ایالات متحده آمریکا برای تعامل اقتصادی با چین را شکست و جنگ تجاری با طراحی ضعیفی را آغاز کرد که به اقتصاد ایالات متحده آسیب زد و تأثیر کمی بر کسری تجاری دوجانبه داشت که قرار بود اصلاح شود. بایدن این رویکرد را تقویت و کنترلهای صادراتی سختگیرانهتری را اعمال کرد تا تلاشهای چین برای تسلط بر چندین حوزه کلیدی فناوری پیشرفته را متوقف کند.
با رد حمایت گرایی آشکار، مقامات دولتی از این رویکرد به عنوان تمرکز محدود بر نگرانی های امنیت ملی دفاع کردند (به عنوان مثال، حیاط کوچک با حصار بلند). باید گفت رویکرد تقابلآمیزتر نسبت به چین یکی از معدود موضوعاتی است که از اجماع دو حزبی قوی برخوردار است.
به همین دلیل سیاست ایالات متحده آمریکا در قبال چین در نتیجه انتخابات نوامبر آینده تغییر چندانی نخواهد کرد. اظهارات رسمی دولت بایدن و دولت قبلی ترامپ، چین را به عنوان یکی از رقبای اصلی برتری جهانی ایالات متحده معرفی میکند و این دیدگاه امروز حتی بیشتر از قبل در حال آشکار شدن است. ترامپ ممکن است نگرش تقابلآمیزتری را در قبال متحدان آسیایی آمریکا اتخاذ کند اما اگر در مورد ایستادگی در برابر پکن جدی باشد، نمیتواند آنها را رها کند.
خاورمیانه
با توجه به شکست قطاری سیاست آمریکا در خاورمیانه، ممکن است فکر کنید که بایدن و ترامپ هر دو مشتاق تغییر مسیر در سال ۲۰۲۵ هستند. در واقع آنچه بیش از همه قابل توجه است این است که این دو رئیس جمهور بسیار متفاوت، در برخورد با این منطقه ناآرام تا چه اندازه مشابه عمل کرده اند.
ترامپ به عنوان رئیس جمهور، برجام که برنامه هسته ای ایران را محدود کرده بود، رها کرد، سفارت آمریکا در اسرائیل را به قدس منتقل کرد و دفتر کنسولی ایالات متحده را برای مسائل فلسطین در واشنگتن بست. وی همچنین وکیل به شدت طرفدار شهرک نشینان را به عنوان سفیر ایالات متحده آمریکا در اسرائیل منصوب کرد.
طرح صلح او هدف دیرینه ایالات متحده برای راه حل دو کشوری را به سخره گرفت و در عین حال از طرح «جراد کوشنر» دیپلمات آماتور برای عادی سازی اعراب و اسرائیل حمایت کرد. توافقنامه ابراهیم روابط دیپلماتیک بین اسرائیل و بحرین، مراکش، امارات متحده عربی و سودان برقرار کرد و هیچ کاری برای رسیدگی به وضعیت اسفناک ۵ میلیون فلسطینی که تحت حاکمیت خشن اسرائیل زندگی میکنند، انجام نداد.
بایدن وقتی این وضعیت را به ارث برد چه کرد؟ در پاسخ باید گفت وی وضعیت را بدتر کرد. علیرغم وعده کمپین انتخاباتی برای پیوستن مجدد به توافق هسته ای با ایران، بازگشت به برنامه جامع اقدام مشترک را دشوارتر کرد. نتیجه: ایران اکنون بیش از هر زمان دیگری به بمب نزدیک شده است. بایدن و آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا مانند ترامپ با فلسطینی ها رفتار کردند، بازگشایی کنسولگری قدس را به تأخیر انداختند، تلاش کمی برای از سرگیری روند صلح انجام دادند و چشم خود را بر اعمال خشونت فزاینده شهرک نشینان اسرائیلی بستند.