به گزارش پایروس، با آغاز دور جدید از درگیری ها میان حماس و رژیم اسرائیل از روز شنبه، اکنون سرمایه گذاران بازارهای جهانی در حال بررسی تبعات این جنگ بر بازارهای مختلف هستند.
بدون شک، یکی از بازارهای مهم در زمان وقوع هرگونه درگیری در جهان که باید آن را مورد رصد قرار داد؛ بازار طلا است که به طور معمول، به چنین حوادثی واکنش نشان می دهد. از سوی دیگر، از آنجاکه درگیری در سرزمین های اشغالی از روز شنبه آغاز شده، می بایست منتظر ماند و دید که واکنش بازار به این تحولات چه خواهد بود.
به طور کلی می توان گفت که برای هفته آینده، پنج فاکتور مهم در بازار جهانی طلا دخیل خواهد بود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
در صورتی که تنش ها میان دو طرف ادامه یابد، احتمالا ارزش طلا به عنوان دارایی امن افزایش خواهد یافت. چراکه این تنش می تواند بازدهی اوراق خزانه داری آمریکا را کاهش داده و این موضوع به نوبه خود جذابیت طلا را برای سرمایه گذاران افزایش خواهد داد
۱)افزایش تنش میان دو طرف
درحال حاضر خبرها حاکی از حملات تلافی جویانه نیروهای اسرائیلی به حملات حماس است که این به معنای احتمال ادامه دار شدن درگیری ها میان دو طرف خواهد بود. در صورتی که تنش ها میان دو طرف ادامه یابد، احتمالا ارزش طلا به عنوان دارایی امن افزایش خواهد یافت. چراکه این تنش می تواند بازدهی اوراق خزانه داری آمریکا را کاهش داده و این موضوع به نوبه خود جذابیت طلا را برای سرمایه گذاران افزایش خواهد داد.
تشدید تنش همچنین ممکن است تهدیدی برای عرضه نفت تلقی شده و یا باعث فروش گسترده تر در بازار شود؛ موضوعی که در هر صورت قیمت طلا را بیشتر به سمت رقم های بالاتر سوق خواهد داد. شدت درگیری و واکنشهای قدرتهای بزرگ نیز میتواند تأثیر بر قیمت طلا را تشدید نموده یا کاهش دهد.
در صورت میانجی گری طرف های مختلف، توقف درگیری نیز یکی از سناریوهایی است که از نگاه یک سرمایه گذار باید به آن پرداخت. در این صورت، از اهمیت طلا به عنوان دارایی امن کاسته خواهد شد و می توان به روال عادی روندهای بازار بازگشت
۲)تنش زدایی و توقف جنگ
نخست اینکه تنش فعلی را باید با توجه به عمق درگیری، میزان تلفات جانی و مالی و همچنین قرار گرفتن اسرائیل در وضعیتی بی سابقه از جنگ رمضان (یوم کیپور – ۱۹۷۳) به این سو، جنگ نامید؛ موضوعی که بنیامین نتانیاهو نیز به آن اشاره کرده است. لذا برای بازارهای جهانی، شکل گیری جنگ اساسا با تنش های مقطعی متفاوت بوده و تاثیری متفاوت بر این بازارها خواهد گذاشت.
اما در صورت میانجی گری طرف های مختلف، توقف درگیری نیز یکی از سناریوهایی است که از نگاه یک سرمایه گذار باید به آن پرداخت. در این صورت، از اهمیت طلا به عنوان دارایی امن کاسته خواهد شد و می توان به روال عادی روندهای بازار بازگشت. این موضوع می تواند تاثیری سریع روی ریزش قیمت طلا بر جای بگذارد. به خصوص اینکه اگر تنش در مدت زمانی کمتر از روال عادی مورد انتظار به پایان برسد؛ با توجه به معکوس شدن احساسات بازار، میزان این تاثیر بر روی ریزش قیمت نیز می بایست عمیق تر باشد.
۳)داده های آماری اقتصاد آمریکا
موضوع دیگری که باید این هفته مورد توجه قرار گیرد؛ مساله انتشار آخرین داده های آماری از اقتصاد آمریکا به ویژه شاخص های مهمی مانند اعتماد مصرف کننده، میزان تولید شغل و بازدهی اوراق قرضه در این کشور است. در صورتیکه این شاخص ها نشانگر بهبود وضعیت اقتصاد ایالات متحده باشد، باید منتظر تقویت دلار و شاخص آن در بازار فارکس باشیم. از آنجاکه رابطه شاخص دلار و قیمت جهانی طلا معکوس یکدیگر محسوب می شوند، می بایست منتظر ریزش قیمت طلا باشیم.
۴)افزایش احتمالی نرخ بهره بانکی در آمریکا
موضوع دیگری که دستکم طی یک سال گذشته به مهمترین فاکتور تاثیرگذار بر بازار جهانی طلا تبدیل شده، مساله نرخ بهره بانکی در آمریکا است. بر اساس آخرین اطلاعات موجود از تصمیمات فدرال رزرو، این نهاد اقتصاد آمریکا قصد دارد دستکم یک مرحله دیگر نرخ بهره بانکی را طی سال جاری میلادی و احتمالا برای ماه آینده اعمال نماید. در اینصورت نیز می بایست شاهد افزایش شاخص دلار و ریزش قیمت طلا در بازارهای جهانی باشیم. با اینحال باید در نظر داشت که احتمال به تعویق افتادن و یا حتی ملغی شدن این تصمیم فدرال رزرو با توجه به تحولات رخ داده در سرزمین های اشغالی وجود دارد که در اینصورت، می بایست منتظر واکنش مثبت و نسبتا هیجانی طلا به این تصمیم فدرال رزرو باشیم.
۵)شاخص احساسات بازار
شاخص هیجانات بازار اگرچه همواره در تحلیل های تکنیکال و بعضا فاندامنتال، از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ اما اهمیت این شاخص در دوران بروز بحران های جهانی افزایش خواهد یافت. در صورتیکه شاخص احساسات بازار در واکنش به جنگ ایجاد شده در حاشیه مدیترانه به سمت منفی سیر کند، به صورت طبیعی باید شاهد ریزش قیمت طلا باشیم و برعکس.
اما نکته مهم در خصوص شاخص احساست بازار که باید به آن توجه داشته باشیم اینکه به طور سنتی، تمرکز محتاطانه سرمایه گذاران بر روی رفتار آتی اسناد خزانه داری آمریکا خواهد بود. سرمایه گذاران اغلب در بحبوحه افزایش ریسک و ایجاد فضایی نامعلوم در بازار به اوراق خزانه داری آمریکا پناه می برند که در نتیجه این موضوع بر بازدهی خزانه داری فشار وارد خواهد کرد (همزمان با افزایش قیمت اوراق، بازدهی آن کاهش می یابد). این مکانیزم به طور بالقوه می تواند باعث افزایش قابل توجه قیمت طلا شود.
اما خارج از بحث فاکتورهای مذکور، این سوال مطرح می شود که چرا تنش در سرزمین های اشغالی و تاثیر آن بر بازارهای جهانی بسیار مهمتر از مساله ای همچون بحران اوکراین تلقی خواهد شد؟ علاوه بر ۱۵ میلیون شهروند یهودی ساکن در آمریکا که بسیاری از آنها همچون هیلاری کلینتون، مایکل بلومبرگ و …. از افراد مشهور و ثروتمند این کشور محسوب می شوند؛ بسیاری از کارخانه های این کشور همچون هلدینگ بانکی مورگان استنلی و جی پی مورگان نیز به صورت سنتی، شاهد سرمایه گذاری سنگین جمعیت یهودی ساکن این کشور و یا خارج از آن هستند.
اگرچه میزان سرمایه گذاری دقیق یهودیان آمریکا در بخش های مختلف اقتصادی این کشور مشخص نیست، اما باید بدانیم که مساله شکل گیری جنگ در سرزمین های اشغالی می تواند تا حد زیادی، اقتصاد آمریکا را نیز به واسطه تغییر رفتار احتمالی سرمایه گذاران یهودی در این کشور متحول نماید؛ به ویژه اگر واشنگتن اقدامات مورد نظر جامعه یهودی آمریکا و لابی های قدرتمند آنها در سیاست این کشور مانند آیپک را در حمایت از تل آویو به کار نبندد، میزان خسارات اقتصادی آمریکا دوچندان خواهد شد.
لذا از این منظر، باید بدانیم که شکل گیری جنگ در سرزمین های اشغالی احتمالا با وقوع جنگ در نقاط دیگر جهان کاملا متفاوت خواهد بود و می تواند تاثیرات مختلف و بعضا عمیقی روی اقتصاد بسیاری از کشورها و همچنین بازارهای بزرگ جهانی بر جای بگذارد.