سرزمین کهن روسیه، سرزمین قصهها و داستانهای جذاب و شورانگیز است. سرزمینی با تاریخ پرفراز و نشیب که بزرگان ادبیاتی همچون تولستوی، داستایوفسکی، چخوف، بالزاک، بولگاکف و … را پرورش داده که شاهکارهای ادبی آنها شما را مبهوت می کند.
چنانچخ علاقه مند ادبیات روسیه هستید، در ادامه شما را با ۱۰ شاهکار ادبیات سرزمین تزارها آشنا می کنیم.
جنایت و مکافات
«فئودورداستایوفسکی» خالق رمان بزرگ جنایت و مکافات تصویر «راسکلنیکف» جوانِ قهرمان داستان را به تصویر می کشد که که پیرزنی رباخوار را میکشد! نویسنده میگوید که برای نوشتن این رمان سه بار از نگاه شخصیت اصلی رمان به داستان نگاه کرده است. به شکل خاطرات روزانهی راسکلنیکف، به شکل اعترافات او در محضر دادگاه و به شکل خاطره نویسیِ رودیا، پس از آزادی از زندان. اما در نهایت امر داستانِ انسان در کشاکشِ قهر و قضاوت، فرد و جامعه، تحمل و رنج، احساس و عشق را در غالب «سوم شخص» مینویسد تا یکی از بزرگترین آثار ادبیات روسیه و جهان را در سال ۱۸۶۶ منتشر شود!
خالق این رمان روانشناس نیست، اما تبحر وی در نزدیک شدن به درون شخصیتهایش بی نظیر است.
جنگ و صلح
شاید بتوان جنگ و صلح را یکی از معروفترین رمان های روسی دانست که با قلم زیبای «لئو تولستوی» نوشته شده است. کتابی با بیش از پانصد و هشتاد شخصیت که سرگذشت پنج خانواده اشرافی روسیه را در زمان حمله «ناپلئون بناپارت» به روسیه به تصویر میکشد. این رمان تاریخی در طول ۶ سال به نگارش درآمده تا اثری ماندگار در تاریخ شود.
یادداشتهای یک دیوانه
در اثر مشهور نیکلای گوگول می توانید زندگیِ اجتماعی در سنتپترزبورگِ زمانهی نیکلای اول را به خوبی درک کنید. او تننها یک نویسنده نیست بلکه آیینهی جامعهای است که در آن زیسته و در نوشتههایش به آن واکنش نشان میدهد و گاهی خُرده میگیرد.
یادداشتهای یک دیوانه با خنده و کنایه شروع میشود و هر داستان از این مجموعه خوراکی خوب برای اندیشیدن را به مخاطب میدهد. شاید کتاب غمگین باشد اما نویسنده شما را غمگین رها نخواهد کرد. گوگول از آن دسته نویسندگان روسی است که آثارش همیشه در کتابخانهی شما میماند و باز هم به سراغش خواهید رفت.
مرشد و مارگاریتا
این داستان سراسر جادو، می تواند شما را میخکوب کند. داستانی در مسکو که انسانها و باورهایشان، در آن حضوری پُر رنگ دارند. نویسنده این اثر که در زمان حیاتش مورد بیرحمیهای فراوانی از حکومت استالین قرار گرفته طی دو سال توانست این شاهکار را خلق کند اما آن را در آتش می افکند و برای بار دوم آن را تا یک ماه مانده به موعد مرگش تمام می کند. این رمان سالهاست که در قفسهی معروف ترین رمان های روسی، در جهان جای گرفته است.
لولیتا
«ولادیمیر ناباکوف» این رمان را به زبان انگلیسی نوشت اما در پاریس به چاپ رساند. سپس بعد از چاپ، نویسنده کتاب را به زبان روسی ترجمه میکند و اینگونه اثری جاویدان در ادبیات روسیه خلق می شود.
لولیتا نام دخترک قهرمان دوم ِ داستان است که در زندگی عجیبش با استاد و محقق ادبیات «هامبرت هامبرت» قرار میگیرد. این کتاب ابتدا در اکثر کشورهای جهان اثری غیر قابل چاپ شناخته شد، ولی امروزه به دختران نوجوانِ زود بالغ در فرهنگ لغات لولیتا گفته میشود. ناباکوف با شروع کوبنده رمان خود و پرداختن به یک مبحث روانشناختی و خلق تصاویرِ بسیار واقعگرا، توانسته است به یکی از رمان نویس های معروف روسی تبدل شود. لولیتا هنوز هم کم و بیش در لیست رمان های روسی ممنوع قرار دارد.
قمار باز
بار دیگر اثری از داستایوفسکی که نویسنده تنها در بیست و شش روز این اثر را نوشته است! اثری که از تاثیر قمار بر زندگی خود داستایوفسکی بر می آید و اکثر اتفاقات رمان از زبان راوی داستان در حین رفتن به قمارخانه یا برگشتن از قمارخانه روایت میشود. حضور شکست در زندگیِ یک خاندانِ نظامی روس که در دام قمار بیشتر و بیشتر فرو میروند، جوهر داستانیِ این رمان بزرگ است.
دکتر ژیواگو
برندهی روسیِ نوبل ادبیات «بوریس پاسترناک» نویسندهی کتابی است که از عشق و عاشق پیشگی قهرمانش، دکتر ژیواگو شروع و به یک نقد صریح و عیان از سیاستهای روسیه در دوران انقلاب اکتبر تبدل میشود. کتابی که برای اولینبار در ایتالیا چاپ و سی و دو سال بعد در روسیه منتشر می شود.
آناکارنینا
شاهکار دیگری از «تولستوی» که روایتی از دلدادگی و زندگیِ خارج از عرفِ دو عاشق است که نویسنده در این رمان از ایمان، خیانت، ازدواج و تفاوت های جامعه شهری با روستایی حرف زده است. رمانی که مثل اثر دیگرِ تولستوی در حجمی زیاد یعنی حدود هشتصد صفحه و با حضور بیش از دوازده شخصیت اصلی نوشته شده است.
خدا بودن سخت است
برادران استروگاتسکی، بوریس و آرکادی، از بزرگترین نویسندگان روسیه در ژانر رمان های علمی و تخیلی هستند. در کتاب خدا بودن سخت است که کاملا یک کتاب منتقد به قدرت و دیکتاتوریست، استروگاتسیها سفر در زمان و سفر به کهکشان را دست آویزی برای مقاصدِ منتقدانه خود قرار میدهند. شخصیت اصلی این رمان ماموریت دارد بدون دخالت کردن در امورِ سیارهای که به آن سفر کرده است و آنجا در زیر تیغ وزیر ارشد پادشاه است و دستور میدهد روشنفکران را سلاخی کنند، تنها نظارهگر باشد. صد البته که، خدا بودن سخت است.
برادران کارامازوف
«فئودور داستایوفسکی» یک بار دیگر اثری جاویدان به نام برادران کارامازوف را می آفریند تا فلسفه «پسرکشی» در ایران و جامعتر در «شرق» را به تصویر بکشد. حکایت رستم و سهرابِ فردوسی و حکایت کشته شدن پسر به دست پدر، در ادبیات جهان کم بود تا این که «برادران کارامازوف» خلق شد. داستایوفسکی اثری خلق میکند که «زیگموند فروید» روانشناس بزرگ را به نوشتن مقالهای با عنوان «داستایوفسکی و پدرکشی» وا میدارد. مبدع تلاقی ادبیات و داستان با روانشناسی و درونیات «فئودور داستایوفسکی» بزرگ است.
داستانی از یک پدر و سه پسر که هرچه در رمان جلوتر م یرویم از سر منشا شر و نیکی و روایت انسان شناسانه ی نویسنده متحیر و شگفت زده میشویم! چرا که در حال خواندن یک «رمان جنایی» هستیم.