به گزارش پایگاه خبری ایران و روسیه به نقل از فارس، بزرگیِ حسرتی که از جای خالی انسان ها به جا میماند ، رابطه مستقیم دارد با بزرگی شخصیتشان و اثری که در جغرافیای زمانی و مکانیِ معاصرشان به جا گذاشتهاند. بر این اساس، عمق حسرت از دست دادن شخصیتی مثل مرحوم استاد «سید عبدالله انوار»، فرهنگپژوه، کتابشناس، مترجم، فرهنگنویس، نسخهپرداز، فهرستنویس، ریاضیدان، ادیب، مورخ و تهرانشناس، قابل اندازهگیری نیست. استاد، همه اینها بود اما فقط این نبود. یکی از وجوه کمتر برجسته شده او، دلدادگیاش به اسلام و بیان افتخارآمیزش از تمدن بزرگ اسلامی بود. در هفت روزی که از کوچ ابدی استاد ۹۸ساله ذوفنون ایران میگذرد، اندیشمندان، نویسندگان و خبرنگاران فراوانی با مرور خاطرات به یاد ماندنیشان از همنشینی و دیدار با استاد، در بزرگداشت او و ماندگارتر شدن یادش سهیم شده اند. سهم ما هم در این ذکر خیر، بازخوانی خاطره کوتاهی است از حضور استاد در نشست «بررسی نقش مساجد در محور محلات».
امیدوارم جایگاه دارالعلمی مسجد، احیا شود
هرکس دعوتنامه نشست «بررسی نقش مساجد در محور محلات» در کافه کتابخانه دارالخلافه در حوالی خیابان شیخ هادی در هسته مرکزی تهران قدیم را می دید، تا چشمش به یک اسم در میان مهمانان می افتاد، با تعجب می پرسید: واقعا؟!… واکنش عکاس خبرگزاری هم در مقابل آفیش این برنامه، همین بود: «واقعا استاد انوار به این برنامه میآید؟» اما در میان ناباوری همه، استاد واقعا در آن نشست کوچک و جمع و جور حاضر شد؛ دورهمی صمیمانه ای به مناسبت هفته جهانی مساجد که قرار بود در آن از مسجد و تاثیراتش در زنده و پویا بودن محلات تهران گفته شود. و خوب که نگاه کنی، برای این هدف، چه کسی بهتر از انوار بزرگ که خودش مرجع تاریخ شفاهی تهران قدیم بود؟
صحبتهای استاد، کوتاه بود و گویا. با آن لحن شیرینش، بیمقدمه رفت سر اصل مطلب و گفت: «من همیشه در هر جایی هستم، از تمدن اسلامی که یک تمدن شناختهشده است، دفاع میکنم. اشپنگلر، بزرگترین فرهنگشناس جهان هم معتقد است در سیر تاریخ تمدن جهان، تعامل میان عقل و باورهای دینی و اعتقادی، در تمدن اسلامی است که شکل میگیرد. ما بروز و ظهور این تمدن درخشان را در مساجد میبینیم. مساجد در ایران، همیشه محل تولد و معرفی بزرگان علم و اندیشه بودند. در دوره معاصر متاسفانه میان مسجد و جریان علمآموزی به شیوه قدیم، فاصله افتاده است. امیدواریم مسجد مثل قدیم، جایگاه دارالعلمیاش را بازیابد و باز هم بزرگانی را تقدیم بشریت کند.»
در هیچ تمدنی مثل اسلام، آزادی وجود ندارد
این اما مقدمهای بود برای بیان درد دل اصلی چهره ماندگار حوزه فرهنگ و ادب و تاریخ که خودش دانش آموخته حوزه بود و در محضر بزرگانی مثل شهید مطهری و دکتر ابوالقاسم گرجی، درس فلسفه و اصول خوانده بود. استاد انوار انگار که بخواهد در زمانه عقبگرد جهان به دوره جاهلیت، غبار از چهره اسلام بگیرد و تصویر درخشان و واقعی آن را پیش چشم اهل دنیا بگذارد، گفت: «اگر نظر مرا بخواهید، به جای صحبت از مسجد، امروز باید بیاییم درباره خود اسلام صحبت کنیم که اساس آن با ظهور عوامل اسلام هراسی از جمله داعش، در معرض تهدید قرار گرفته و این تمدن درخشان را در نگاه جهانیان خدشهدار کرده است.
در هیچ تمدنی مانند اسلام، آزادی وجود ندارد. میفرماید: «لا اکراه فی الدین». محال است در ایدئولوژیهای موجود در جهان؛ از فاشیسم گرفته تا کمونیسم و نازیسم و… یک ایدئولوژی را پیدا کنید که پایهگذارش بگوید در مکتب من، اکراه و اجباری نیست. محال است هیچ دموکراسی در جهان به این زیبایی بگوید: «لکم دینکم و لی دین». اما باعث تأسف است که امروز در نگاه جهانیان، داعش و امثال ابوبکر البغدادی، بهعنوان مظهر اسلام معرفی میشوند که افتخارش این است که هزاران زن را به عنوان برده اسیر کرده است ! من همیشه از تمدن اسلامی که چهرههای درخشانی مانند خیام در ریاضی، ملاصدرا در فلسفه و بوعلی سینا در طب را به جهان تقدیم کرده است، دفاع میکنم و امیدوارم جریان اسلام هراسی در جهان متوقف شود.»