ما از نظر جاذبههای ثانویه ضعیف هستیم
دکتر رحیم یعقوبزاده در پاسخ به اینکه با وجود غنای گردشگری چرا نتوانستهایم در حوزه گردشگری موفق شویم؟ به ضعف جاذبههای ثانویه اشاره کرد و به خبرنگار پایگاه خبری پایروس گفت: «واقعیت این است که جاذبههای گردشگری در کشور ما هم متنوع است و هم از گستردگی قابل توجهی برخوردار است. یعنی در همۀ نواحی کشورمان جاذبهایی داریم که میتواند موجب جذب گردشگر شود. به طور کلی ما از نظر انواع و اقسام جاذبهها یعنی؛ جاذبههای طبیعی، جاذبههای قومیتی، جاذبههای فرهنگی و البته زیرشاخههای جاذبههای فرهنگی مثل جاذبههای تاریخی و جاذبههای هنری و… غنی هستیم.
بنابراین، میبینیم که کشورمان از لحاظ جاذبه چیزی کم ندارد که به اینها عمدتاً «جاذبههای دست اول» گفته میشود اما آنچه که موجب شده جاذبههای کشورهای دیگر زیاد و برای گردشگران جذاب شود این است که آنها جاذبههای ثانویه را هم اضافه کردهاند. بهعنوان مثال؛ کشور امارات متحده عربی، شهر دوبی یا بهتر بگوییم «شیخنشین دوبی» یا اطراف آن از گذشته بهطور طبیعی کویر و بیابان بوده پس میتواند در حوزۀ گردشگری بیابانی جذب گردشگر داشته باشد که معمولاً هم محدود است. چون کل منطقۀ خاورمیانه این بیابانها را دارد ولی جاذبه دریایی هم دارد که باز هم بسیاری از کشورها آن را دارند اما با همه اینها میشود گفت که جاذبههای ثانویه را به آن اضافه کرد. مثلاً انواع و اقسام برجها، خیابانهای عریض، شهربازیهای بسیار مجهز و پیشرفته و جذاب، بازارهای بزرگ و… در این کشورهاست که همان جاذبههای ثانویهای محسوب میشود که باعث جذابیت بیشتر میگردد.»
عدم امکانات و خدمات کافی برای جذب گردشگر
یعقوبزاده وجود امکانات گردشگری را از جمله انگیزه سفر دانست و در ادامه افزود: « یک کشور صرف داشتن جاذبهها، بهتنهایی نمیتواند باعث جذب گردشگر باشد، بلکه باید در کنار آن، حتماً جاذبههای ثانویه هم اضافه شود، حتی باید دسترسیها را هم در نظر گرفت. بهعنوان مثال اینکه چگونه میتوانیم به جیرفت برویم؟ چگونه میتوانیم «شهر سوخته» را ببینیم. آیا جادههای آن مسیر امن است؟ آیا در شهر اطراف یا پیرامون «شهر سوخته» به اندازه کافی جاذبههای ثانویه راهاندازی کردیم؟ به اندازه کافی هتل، رستوران و کافه هست؟ شهربازی، مراکز تفریحی، بازار و… در پیرامون آن داریم؟ تقریباً میشود گفت: خیر.
بنابراین، ما حتماً باید جاذبههای اولیه و جاذبههای ثانویه را با خیلی از زیرساختهای گردشگری همراه کنیم.
در این رابطه میتوان گفت که کشور ما متنوع است. به کرات و بهوفور جاذبههای گردشگری مانند جنگل، بیابان، کوهستان، دریاچه، رود، دریا و… در کشورمان داریم یعنی تقریباً هر چیزی که میتواند باعث گردشگری شود در ایران ما وجود دارد و ما از معدود کشورها در این زمینه هستیم اما نتوانستیم جذب گردشگر کنیم. یکی از دلایل آن این است که به اندازه کافی تأسیسات و زیرساختهای کافی و لازم را در پیرامون جاذبههای خودمان فراهم نکردیم.»
نبود تبلیغات کافی برای معرفی اماکن گردشگری
یعقوبزاده در ادامه دلایل عدم جذب توریست، به نبود تبلیغات درست و کافی اشاره کرد و گفت: «دلیل دیگر اینکه به اندازه کافی نتوانستیم این جاذبهها را به ملل یا بهعبارتی به کشورهای دیگر بشناسانیم حتی در کشور خودمان که بعضاً ناشناخته هستند. خیلیها در کشورمان نمیدانند که ما در قشم چه جاذبههای طبیعی زیبایی داریم یا مثلاً در همین کویر ما چه آسمان آبی و چه بناهای کاروانسرا در مسیر جاده ابریشم و… داریم.
بنابراین، دلیل دوم و مهم این است که به اندازه کافی این جاذبهها را نشناساندیم.»
ضعف امنیتی در کشور برای توریست
امنیت نیز یکی دیگر از مواردی بود که رحیم یعقوبزاده از آن به عنوان دلیل موفق نبودن صنعت گردشگری یاد کرد و در ادامه گفت: «دلیل سوم اینکه اساساً گردشگری خیلی به مقوله یا موضوع امنیت حساس است. یعنی کافی است که در یک جایی علیرغم وجود جاذبههای متنوع و متعدد به اندازه مطلوب امنیت وجود نداشته باشد. این یک بُعد قضیه است. ما تأکید داریم که امنیت در کشور ما به نسبت بسیاری از کشورهای اطراف ما وجود دارد اما فقط مسئلۀ ما این نیست. مسئلۀ ما این است که این احساس ناامنی چه میزان است؟
به دلایل مختلف و به خصوص به خاطر پروپاگاندایی که علیه ایران وجود دارد و تبلیغات ضدایرانی که انجام میشود باعث شده که احساس ناامن بودن نسبت به کشور ما در بین ملل دیگر وجود دارد و شاید حتی آثار و آسیبهای آن بیشتر از این است که واقعاً ناامن باشد. یعنی فرض را بر این گذاشتیم که کشور ما امنیت دارد و به نسبت امنیت آن بد نیست چون امنیت اجتماعی آن بسیار ضعیف است. سرقت، جرم و امثال آن به شدت در کشور ما زیاد است. اما فرض گذاشتیم که در کشور ما امنیت وجود دارد اما احساس ناامن بودن نسبت به ایران به بسیاری از اذهان ملل یا کشورهای دیگر بسیار شدید بوده و در سطح بالایی وجود دارد. بنابراین، حتماً باید برای جذب گردشگران کشور این احساس امن بودن را در آنها تقویت کنیم که راغب شوند تا به کشور ما سفر کنند.»
نبود روابط بینالمللی
رحیم یعقوبزاده روابط بینالمللی خوب را یکی از راههای جذب توریست دانست و تصریح کرد: «دلیل دیگری که میتوان این روزها از آن به عنوان یک اصل مهم یاد کرد این است که اساساً امروزه ثابت شده که گردشگری به روابط میان کشورها بسیار وابسته است. بهعنوان مثال از مبادی فرستندۀ گردشگر در دنیا کجاست؟ اتحادیه اروپا، کشورهای اروپایی و عمدتاً اتحادیۀ اروپا، آمریکای شمالی، ژاپن، حتی روسیه جاهایی هستند که دارای گردشگر هستند و ما هم روابط سیاسی نسبتاً بدی با آن نداریم اما در حوزۀ اقتصادی و فرهنگی روابط ما با بسیاری از کشورها یا مبادی فرستنده گردشگری بسیار ضعیف است و یا از لحاظ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی رابطه ضعیفی با آنها داریم.
بنابراین، اینها باعث شد که در بسیاری از مردم کشورهای دیگر یا حداقل در قراردادها و… مقولۀ گردشگری چندان جدی دیده نمیشود.
یعقوبزاده در ادامه به موضوع کشته شدن سفیر روسیه در ترکیه اشاره کرد و گفت: «بهعنوان مثال؛ چند سال پیش سفیر روسیه در ترکیه کشته شد. این باعث شد که روابط سیاسی دو کشور ترکیه و روسیه تا حدی دچار مشکل شود اما چنان روابط اقتصادی آنها و روابط یا تبادل گردشگری میان دو کشور زیاد بود که خیلی سریع این موضوع حل شد. طی چند ماه ۵ میلیون گردشگر روسیه کم شد یعنی نزدیک به نصف رسید اما بلافاصله به واسطه منافع اقتصادی و گردشگری که میان دو کشور وجود داشت دوباره روابط ترمیم شد و اختلافات حل شد و اکنون در کل کشورهای منطقه خاورمیانه بیشترین گردشگران روس به کشور ترکیه میروند در حالی که به کشور ما کمتر از صدهزار نفر سفر میکنند!
خوشبینانه بگوییم این تعداد به صدهزار نفر هم نمیرسد در صورتی که ما از نظر سیاسی روابط خوبی با روسیه داریم. اما چه شد که این اتفاق نمیافتد؟ برای اینکه روسها به اندازه کافی ما را نمیشناسند و مردم آنجا احساس میکنند ایران کشور ناامنی است. برای اینکه در اولویتهای روابط ما و روسیه گردشگری قرار داده نشده است که بر اساس آن تفاهمنامهها، قراردادها و توافقاتی که صورت میگیرد گردشگران خودشان را بفرستند و بالعکس که بیشتر اتفاق میافتد.»
عدم آموزش در خصوص برخورد با توریست
موضوع عدم آموزش در خصوص نحوه برخورد با توریست و وجود برخی قوانین هم از جمله دلایل مهم در توسعه صنعت گردشگری ایران بود که رحیم یعقوبزاده در ادامه این گفتگو، این موضوع را اینطور توضیح داد: «بهتر است بگوییم همیشه یک سری اصول و قوانین وجود دارد که نمیشود راجع به آنها کاری کرد. چون شاید در دورنما و برحسب شرایط، مسئولان تصمیم بگیرند اتفاقات جدیدی بیفتد ولی فعلاً امکان ندارد و این را کنار میگذاریم. اما در بحث آموزش ضعیف هستیم یعنی ما به کارکنان هتل به اندازه کافی آموزش نمیدهیم که چطور با مهمان رفتار کنند. رانندگان ما چگونه با مسافرین خارجی و گردشگران رفتار مناسبی را داشته باشند. اقامتگاههای مختلف، رستورانها و… هرچه مرتبط با حوزۀ گردشگری است همه زیرمجموعههای خدمات محسوب میشوند، ما به شدت در آموزش ضعف و مشکل داریم. به نظر نمیرسد که به این زودی هم بهبودی پیدا کنیم. بنده خیلی به این قضیه امیدوار نیستم. مثلاً وقتی گردشگری در کشور ما سوار تاکسی یا اسنپ میشود، برخوردی که راننده با او دارد، با آنچه که در کشورهای موفق گردشگرپذیر مثل ترکیه و امارات دیده میشود، خیلی متفاوت است، چون به اندازه کافی آموزش ندیدند. حتی رانندگی ما در گردشگران تأثیر میگذارد. سبقتهای بیجا، سرعتهای زیاد، بوق زدن ممتد و زیاد، درگیریهایی که در خیابان است، همه از چشم گردشگر پنهان نمیماند و چهبسا اینها برای ما ضدتبلیغ باشد. تمام اینها نیاز به آموزش دارد. یا مثلاً در هتلها وقتی گردشگری وارد میشود برخورد با این گردشگر به چه نحوی است؟ نمیگویم که نسبت به ۱۵ یا ۲۰ سال پیش بهتر نشده است، چرا قطعاً بهتر شده است.
لذا آن روند بهبود طولانی است. به همین خاطر است که میگویم به این زودی نمیتوان امیدی داشت ولی وقتی گردشگری یکی از اولویتهای اساسی هر کشوری باشد به این بُعد از آموزش در حوزۀ خدمات خیلی اهمیت خواهند داد در واقع، برخلاف تصور عامه نشان دادند که آموزشپذیر هستند. مثلاً در ۲۰ سال پیش کسی کمربند نمیبست ولی این روزها تا ماشی حرکت میکند اول سرنشینان کمربند را میبندد. بهعنوان مثال کیش خارج از کشور ماست؟ (هرچند در یک سال اخیر کیش کاملاً بههم ریخته است) مگر در آنجا رانندگان ایرانی نیستند؟ ولی ببینید چقدر مرتب، با احترام و مؤدبانه برخورد میکنند، محدودیتهای سرعت را رعایت میکنند، چون آموزش سختگیرانه و به اندازه کافی داده شده است.
بنابراین، این خیلی مهم است اما متأسفانه ما در این حوزه خیلی ضعیف عمل کردیم. در همۀ ابعاد خدمات از حملونقل گرفته تا اقامتگاهها تا رستوران و… هر چیزی که یک ربطی به گردشگری دارد نیاز به آموزشهای بهتری داریم.
موضوعاتی که در خصوص عدم موفقیت ایران در صنعت گردشگری مطرح شد، تنها بخشی از مهمترینها آنها که در این خصوص نقشی سازنده دارند.»