به گزارش پایگاه خبری پایروس؛ به نقل از شهرخبر، در ادامه این مطلب آمده است: روزهای نخست سال جدید نیز شاهد حملات جدید حوثیها بود. مدیران کمپانیها باید تصمیم بگیرند که آیا ریسک عبور از دریای سرخ و کانال مهم سوئز را به جان میخرند یا مسیرهای طولانیتر و گرانتری را انتخاب میکنند – بدون اینکه بدانند ایران چه برنامهای دارد و ایالات متحده و متحدان دریاییاش چه واکنشی نشان خواهند داد.
ورود البرز پاسخی به فعالیتهای عملیات «نگهبان رفاه»، ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده برای سرکوب حوثیها بود. در شب سال نو، هلیکوپترهای نیروی دریایی ایالات متحده که در ناو هواپیمابر دوایت دی. آیزنهاور خدمت میکردند، یک تماس اضطراری از سوی مرسک هانگژو، یک کشتی کانتینری با پرچم سنگاپور که از دریای سرخ عبور میکرد، دریافت کردند. مالک آن که خط کشتیرانی دانمارکی Maersk بود، تصمیم گرفته بود که راه اندازی عملیات «نگهبان رفاه» دریا را به اندازه کافی ایمن کرده است تا از این میان عبور کند
در واقع، نیروی دریایی ایالات متحده از ساعاتی قبل موشکهای حوثیها را که به سمت مرسک هانگژو شلیک شده بود، سرنگون کرده بود. اما حوثیها پافشاری کردند: آنها دوباره برگشتند، آن هم با چهار قایق و به کشتی کانتینری شلیک کردند و سعی کردند سوار شوند و آن را تصرف کنند. این بار، نیروی دریایی ایالات متحده با غرق کردن سه قایق پاسخ داد. ۱۰ نفر کشته شدند. مرسک بار دیگر کشتیهای خود را منحرف کرد.
غول دانمارکی تنها نبود. آمار نشان میدهد که بین ۲۵ تا ۳۱ دسامبر، روزانه به طور متوسط ۳۱۵ کشتی از دریای سرخ عبور کردند. در مدت مشابه در سال ۲۰۲۲، این رقم ۳۸۵ کشتی در روز و در نوامبر گذشته، میانگین روزانه ۳۸۶ کشتی بود.
در کمتر از یک روز از غرق شدن سه قایق حوثی توسط نیروی دریایی ایالات متحده، کشتی جنگی البرز از خلیج عدن عبور کرد و خود را در دریای سرخ مستقر کرد. البرز که ساخت بریتانیاست بهترین مورد موجود در نیروی دریایی ایران نیست. در ماههای اخیر، ایران نیروی دریایی خود را گسترش داده است. در سال ۲۰۲۲، گزارش شد که یک قایق گشتی رزمی به نام قاسم سلیمانی، به ناوگان اضافه شده است که نیروی دریایی ایران گفته است «از شناسایی شدن فرار میکند» و میتواند «عملیات مختلفی را در آبهای دور انجام دهد».
نیروی دریایی همچنین قایقهای موشکی را اضافه کرده و چندین کشتی را ارتقا داده است، و همچنین «انواع سخت افزارهای نظامی توسعه یافته و تولید شده بومی، مانند رزمناو پیشرفته رادارگریز ابومهدی المهندس و ۱۰۰ کشتی تندرو» را به ناوگان خود اضافه کرده است. در ۶ ژانویه، نیروی دریایی میگوید که کشتی جنگی جدید ایران میتواند «در شعاع ۲۰۰۰ مایل دریایی بدون شناسایی توسط رادارها و سیستمهای نظارتی متخاصم حرکت کند» و ساخت آن در ایران تنها ۱۵ ماه طول کشیده است.
علیرغم قدمت البرز، تهران در گذشته از آن برای اسکورت کشتیهای تجاری ایرانی استفاده کرده است. ورود البرز مملو از معنا است و مدیران کمپانیهای کشتیرانی باید تصمیم بگیرند که دقیقاً این معنی چیست. نیل رابرتز، دبیر کمیته جنگ مشترک صنعت بیمه دریایی، گفت: «ورود البرز قطعاً یک هشدار است، و این به معنای تشدید بیشتر تنش است. اما مشخص نیست که وظیفه اش چیست. او فقط آنجا مستقر شده است.» آیا البرز بار دیگر فقط کشتیهای ایرانی را که برای حوثیها سلاح میآورند اسکورت خواهد کرد؟ یا اگر نیروی دریایی ایالات متحده یا یکی دیگر از نیروهای غربی در دریای سرخ به حملات حوثیها پاسخ دهد، مداخله خواهد کرد؟
در واقع، تقریباً غیرممکن است که پیشبینی کنیم مأموریت البرز در دریای سرخ چیست و آیا کشتیهای جنگی بیشتری از ایران به آن ملحق خواهد شد یا خیر، اما مدیران کمپانیهای کشتیرانی باید دقیقاً این کار را انجام دهند. (ایران همچنین یک کشتی دیده بانی برای مدت طولانی در دریای سرخ داشته است.)
رابرتز خاطرنشان کرد: «درست قبل از اینکه امریکا عملیات «نگهبان رفاه» را کلید بزند، مالکان کشتیها به سمت تصمیم گیری برای تغییر مسیر گسترده از دریای سرخ بسیار نزدیک بودند. به ناگهان اما، مرسک تصمیم گرفت که دوباره وارد [دریای سرخ] شود، اما اکنون دوباره از مسیر دریایی دیگری استفاده میکند. در هر ستاد حمل و نقل، مدیران در حال گفتگو در مورد اینکه آیا باید تغییر مسیر دهند یا خیر، هستند. آنها باید تصمیم بگیرند، آیا ما هدف قرار خواهیم گرفت یا نه؟ اما موضوع فقط تصمیم حوثیها برای هدف قرار دادن کشتی شما نیست. هر کسی میتواند در این شرایط مورد هدف قرار بگیرد. این موشکها دقت خاصی ندارند.»
دقیقاً همین ماهیت این حملات است که صنعت حمل و نقل را به وحشت میاندازد.
البته این خطر نیز وجود دارد که موشکهای حوثیها و حملات دیگر افزایش یابد، زیرا با وجود البرز – و احتمالاً کشتیهای ایرانی بیشتر – در دریای سرخ، پاسخگویی به حملات حوثیها برای نیروی دریایی ایالات متحده و شرکای «نگهبانان رفاه» آن بسیار خطرناک میشود. میزان بیمه جنگی در دریای سرخ در حال حاضر به نرخهایی بین ۰.۴۵ تا ۱ درصد رسیده است، که حتی از بندرهای خطرناکی مانند بنغازی بسیار بالاتر است. در اوایل دسامبر، نرخهای دریای سرخ هنوز حدود ۰.۰۷ درصد بود. این افزایش میزان نرخ بیمه جنگی بدین معناست که یک کشتی با ارزش کل، مثلاً ۱۰ میلیون دلار، اکنون باید صد هزار دلار حق بیمه اضافی برای خطر جنگ بپردازد.
اما مدیران کشتیرانی نه تنها در مورد مأموریت البرز و اینکه سایر کشتیهای نیروی دریایی ایران به آن ملحق میشوند یا نه، در بی خبری به سر میبرند، بلکه در مورد اهداف عملیات «نگهبان رفاه» نیز مطمئن نیستند.
رابرتز میپرسد: «آیا این ائتلاف «نگهبان رفاه» کاملاً دفاعی است؟ آیا متمایل به جلو است و [برای حمله پیشگیرانه به نیروهای حوثی تنظیم شده است]؟ آیا به دنبال ایجاد یک راهروی امن است؟»
او افزود که بنظر میرسد که متحدان امریکا هنوز در مورد یک استراتژی واحد، توافق نظر ندارند. هنگامی که صنعت کشتیرانی درمورد ماهیت این ائتلاف به دید شفاف برسد، مدیران کشتیرانیها میتوانند تصمیم واضح تری بگیرند.
با این حال، این تصمیم همچنین به این بستگی دارد که آیا مدیران اجرایی معتقدند که این ائتلاف میتواند مؤثر باشد یا خیر و اینکه اقدامات بعدی ایران در پاسخ به آن چه خواهد بود.
در ۵ ژانویه، محمد علی الحوثی، رئیس کمیته عالی انقلابی حوثی ها، به بی بی سی گفت که هر کشوری در ائتلاف دریای سرخ، کشتیهای خود را به هدف تبدیل خواهد کرد.
البته ممکن است نیات ایران بسته به روند درگیری اسرائیل و حماس تغییر کند. تهران ممکن است تصمیم بگیرد که صرف داشتن البرز و شاید دیگر کشتیها در دریای سرخ به اندازه کافی خطوط کشتیرانی غرب را بترساند و ائتلاف «نگهبان رفاه» را متلاشی کند. اما نکته اینجاست که در جایی که یک ناوچه در آبهای مورد مناقشه حضور دارد، خطر یک درگیری خطرناک وجود دارد. اگر البرز که احتمالاً تعداد بیشتری شناور نیروی دریایی ایران به آن ملحق میشود، به کمک قایقهای حوثی زیر آتش ایالات متحده میآمد، نیروی دریایی ایالات متحده چه میکرد؟ جای تعجب نیست که صنعت کشتیرانی پیشبینی میکند که کشتیها در این ماه همچنان با خطر مواجه خواهند بود.