امروز ۱۰ بهمن ۱۴۰۳
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اقتصاد، بخش جدا نشدنی فرهنگ است

هنوز از شعار تا عمل فاصله داریم

فردین احمدی در خصوص اقتصاد فرهنگی، به شعاری بودن برنامه‌ها اشاره کرد و به خبرنگار پایگاه خبری پایروس گفت: « یکی از شکاف‌های عمیق و معضلاتی که در خصوص اقتصاد فرهنگی، داریم این است که با این مقوله، شعاری برخورد می‌شود و منوط به این دولت و آن دولت، این مسئول و آن مسئول هم نیست.
من شخصاً حداقل در این چند سالی که به‌طور جدی در حوزۀ فرهنگی و اقتصادی فعالیت می‌کنم، شاهد بوده‌ام که همیشه ظاهر قضیه است و ما با صحبت‌های خوب، منتظر هستیم که اتفاقات خوب رقم بخورد ولی به‌خاطر اینکه شعاری با این قضیه برخورد می‌شود، عملاً خروجی ندارد و هنوز از شعار تا عمل فاصله داریم.»

احمدی اتفاقات خوب فرهنگی را حاصل زحمات نیروهای مردم‌نهاد و خصوص دانست و افزود: «معمولاً اگر اتفاق خوبی هم در حوزه فرهنگی رقم می‌خورد، در کنار آن نیروهای مردم‌نهاد و بخش خصوصی هستند که در اتاق فکر، بانی این اتفاق و جریان بوده‌اند.
به عنوان مثال در بحث مسائل فرهنگی اگر کتاب را در نظر بگیریم، من مشاهده کردم که متأسفانه در این قضیه خیلی رفیق‌بازی دیده می‌شود. در حال حاضر در ایران حدود ۲۰۰۰۰ ناشر فعال داریم (که به هر حال پروانه نشر دارند). اگر بخواهیم درصدی در نظر بگیریم حدود ۵۰۰۰ نفر از این عزیزان فعالند. یعنی یا یک کتاب چاپ کرده‌اند یا کتاب آنها تجدید چاپ می‌شود. اگر باز هم بخواهیم خیلی موشکافانه پیش برویم ۱۵۰۰ الی ۲۰۰۰ ناشر خیلی فعال داریم. یعنی حداقل این ناشر سالی ۱۰ الی ۱۵ کتاب چاپ می‌کند. آمارهایی که بنده به‌دست آوردم، نشان می‌دهد که فقط از تعداد کمی ناشر سفارش شده، حمایت می‌شود.
مثلاً مدتی پیش شنیدم که از یک ناشر ۵۰۰ هزار جلد کتاب خریداری شده و این یک آمار ماورائی است. پس مشخص است که از این ناشر خاص حمایت می‌شود. اگر به همین شکل پیش برویم یعنی فقط تعداد کمی از ناشران را در نظر بگیریم، دچار عواقب بدی خواهیم شد.
استاندار البرز به تازگی شهر کرج و شهرستان‌های آن را به‌عنوان «پایتخت و دوست‌دار کتاب» معرفی کرده است. در همین شهرستان نزدیک ۲۴۰ الی ۲۵۰ ناشر هستند که پروانه نشر دارند. آمار نشان می‌دهد که از ابتدای سال تا کنون در استان البرز نزدیک ۶۰۰ الی ۶۵۰ کتاب چاپ شده است. می‌بینیم که سهم هر ناشر دو کتاب هم نیست. یعنی ممکن است یک ناشر ۱۰ کتاب چاپ کرده باشد و یک ناشر یک کتاب هم چاپ نکرده باشد. خودِ انتشارات حوزۀ مشق که من مدیر آنجا هستم از ابتدای سال تا به حال، نزدیک ۲۵۰ الی ۳۰۰ کتاب چاپ کرده است. با این تفاسیر ما کاملاً از مقولۀ فرهنگی خارج می‌شویم.
چون وقتی می‌خواهیم یک کار فرهنگی انجام دهیم، چون کار فرهنگی دیربازده است، ممکن است در همان لحظه، بُعد اقتصادی به ما جواب ندهد و از جیب هزینه کنیم. بنابراین، بهتر است که برخی متولیان امر پای کار بیایند و همکاری کنند. گاهی بنده در جلسه‌ای شرکت می‌کنم که مثلاً مسئولین هستند ولی فرماندار و مدیرکل از امور فرهنگی هیچ اطلاعاتی ندارند و دغدغه و اولویت‌های آنها چیزهای دیگری است و خروجی این می‌شود که فعالین خصوصی در حوزۀ فرهنگ و هنر، به جاده خاکی بزنند یعنی حالتی باشد که فعالیت آنها شعاری باشد. در واقع ویترین کار باشد و در پشت صحنه کارهای دیگری انجام شود.
وقتی به کتاب‌فروشی‌هایی که فعال هستند می‌رویم، می‌بینیم که اصلاً کتاب‌فروشی نیستد و عملاً لوازم‌التحریرفروشی هستند. یعنی فرد خواسته از امتیازاتی که برای مشاغل فرهنگی در نظر می‌گیرند، استفاده کند چون واقعاً کتاب‌فروشی سود و خروجی برای او ندارد و هزینه‌های جاری او هم درنمی‌آید پس مجبور است که در کنار کتاب‌فروشی، وسایل بازی بفروشد که شاید این چرخۀ اقتصادی بچرخد اما اگر متولیان امر مانند وزارت ارشاد، کتابخانه ملی ایران و نهاد کتابخانه‌های کشور که این همه زحمت می‌کشند، کتاب خریداری کرده و در کتابخانه‌ها توزیع می‌کنند که متأسفانه اصلاً کسی سراغ آن کتاب‌ها نمی‌رود و به نظر من فقط خاک می‌خورند، از ناشران به‌صورت حساب‌شده حمایت کنند، حتماً اوضاع بهتر خواهد شد.
این طور نباشد که با ناشران گزینشی برخورد شود چرا که اصلاً خروجی خوبی خواهد داشت. خروجی این می‌شود که جسارتاً ناشران به جان هم می‌افتند. کدام دسته از ناشران؟ ناشران بخش خصوصی. چه‌طور به جان هم می‌افتند؟ وقتی می‌بینند در این عرصه هیچ حامی وجود ندارد و اقتصاد هم بخش بی‌رحم خودش را به ما نشان می‌دهد کارها از حوزه فرهنگی خارج می‌شود و به‌سمتی پیش می‌رود که ناشر فقط می‌خواهد هزینه‌های جاری خودش را دربیاورد.
اگر در فضای مجازی تورقی بزنید، می‌بینید که ناشرانی داریم که علناً شروع به تخریب دیگر ناشران می‌کنند. مثال دیگر اینکه محافل ادبی قبلاً ارتزاقاتی داشتند و این روزها به تگناها خورده‌اند و رسماً شروع به تخریب هم می‌کنند. ما در این عرصه خیلی ضعف داریم؛ یکی از دلایل آن همین بحث مدیران ناکاربلد است. یعنی شاید مدیری فردی خوب و انسان شریفی باشد ولی جای او آنجا نیست. وقتی جای او آنجا نیست، عملاً فعالیت‌هایی که انجام می‌دهد، خروجی ندارد.»

درآمد پایین فعالیت فرهنگی عدم توسعه اقتصاد فرهنگی را در پی دارد

فردین احمدی درآمد پایین فعالیت فرهنگی را عامل عدم موفقیت توسعه اقتصاد فرهنگی دانست و اشاره کرد: «مورد بعدی؛ مبحث مشاغل فرهنگی است. گاهی فردی فقط حرفه و شغلش فرهنگی است و از این طریق ارتزاق می‌کند؛ باید کرایه مغازه بدهد، کارمند دارد و… ناچار است که به هر کاری دست بزند ولو اینکه به تخریب همکار هم‌صنفی خودش بپردازد و حتی ارزش‌ها را زیر پا بگذارد تا بتواند درآمد کسب کند.
متأسفانه وقتی ما در فضای رسانه رصد می‌کنیم خیلی از این محافل فرهنگی و ادبی به ابتزال کشیده شده‌اند. یعنی ناشرانی هستند؛ برای اینکه مخاطبی به‌دست بیاورند و بتوانند از آن طریق کتابی چاپ کنند رسماً پا روی ارزش‌ها می‌گذارند و فکر می‌کنند با این کار مخاطب آنها زیاد می‌شود. ما سال‌های زیادی در محافل ادبی رفت‌وآمد داشتیم، خیلی انسجام داشت. در آنجا استعدادها و ظرفیت‌ها شناسایی می‌شد. اما این روزها انجمن‌های ادبی و محافل ادبی ما دیگر این کار را انجام نمی‌دهند. یک سری نشست‌هایی دارند که دور هم می‌نشینند و موسیقی هست و نشستی و… که به نظر من با خیلی از ارزش‌ها و فضای فرهنگی و هنری ما دور است و واقعاً تأسف می‌خوریم. یک بخش آن قطعاً مسئول مقصر است. مسئولی که به دلیل حمایت از گروه خاص باعث به وجود آمدن این شرایط می‌شود.»
تشویق خوب می‌تواند انگیزه‌ای قوی باشد

فردین احمدی تشویق درست و منطقی را در توسعۀ کار و اقتصاد بسیار مؤثر دانست و تصریح کرد: «سال گذشته من ناشر برگزیده ایران شدم و از دست معاون رئیس جمهور جایزه‌ام را دریافت کردم. جایزۀ من فقط یک لوح تقدیر خشک و خالی و به امضای دبیر جشنواره بود! در صورتی که تشویق خوب می‌تواند انگیزه‌ای قوی باشد. خب این‌ها ضعف‌هایی است که باید درست شود، البته نمی‌توانیم بگوییم که صدرصد قابل پوشاندن است، نه… ولی من می‌گویم با نشست‌ها و جلساتی با سازمان‌های مردم‌نهاد و گروه‌های مردمی می‌توانیم درصد قابل توجهی را برطرف کنیم. ما یک جامعه آماری قابل توجهی داریم که می‌توانیم ظرفیت‌ها را خوب رصد کنیم و مشورت‌ها و نظرات را به مسئولین انتقال بدهیم.
همین امسال در نمایشگاه کتاب، خیلی شفاف می‌دیدم که مسئول نهاد کتابخانه کل کشور از یک انتشارات خاصی بازدید می‌کند. به نظر من این کار اشتباه است، یا نباید برود یا اگر می‌روید حداقل گزینشی انتخاب نکند. این هم شبیه خرید ۵۰۰ هزار جلد از یک ناشر است که متأسفانه به فرهنگ و اقتصاد فرهنگی ما لطمه خواهد زد.»

استفاده از نیروهای جوان در بخش فرهنگی می‌تواند به توسعۀ اقتصاد فرهنگی کمک کند

فردین احمدی استفاده از نیروهای جوان و کارآمد را در همه زمینه‌ها مفید دانست و گفت: «چندی پیش، نزد فرماندار شهرستانی نشست گذاشتیم و ایشان گفتند راهکار نشان دهید. من گفتم: ببینید مسئول نهاد کتابخانه شهرستان شما نزدیک ۱۰ سال مدیر است. اگر ایشان خدای حوزه فرهنگی هم که باشد، به نظرم دیگر کفایت می‌کند، ایشان را حداقل به قسمت دیگر یا منطقۀ دیگری انتقال دهید و یک نیروی جوان‌تر و با انگیزه‌تر را بیاورید که مثلاً خودش می‌تواند طرح و برنامه‌ای داشته باشد. این بندۀ خدا هرچه را که می‌دانسته انجام داده است، چون که استفاده از نیروهای جوان در بخش فرهنگی می‌تواند به توسعۀ اقتصاد فرهنگی کمک کند. یا در جای دیگر گفتم رئیس ارشاد را کسی بگذارید که انگیزه داشته باشد نه فردی که ۲۹ سال و ۶ ماه کار کرده است و الان استمرار می‌زند که یک سال دو سال دیگر پای این سِمَت بماند. معلوم است که عملاً محتاط حرکت می‌کند، فعالیت‌های خاصی انجام نمی‌دهد، طبق آن چارچوب و اِشلی که از بالا به او انتقال می‌دهند فعالیت می‌کند، خروجی این می‌شود که کتابخانه‌های عمومی دو نفر جوان نمی‌رود و خالی است! یعنی عملاً کتابخانه‌های عمومی شعاری است. به‌خاطر اینکه روش و نوع فعالیتی که کتابخانه‌های عمومی پیش گرفته‌اند، اشتباه است.
همۀ اینها نشان می‌دهد که باید در بحث‌های فرهنگی بازنگری انجام دهیم که ابتدا چراغ فرهنگ روشن بماند، بعد در بخش فرهنگی نباید بخش اقتصادی را نادیده بگیریم. اقتصاد بخش لاینفکی هست که کمک می‌کند چرخۀ فرهنگ و هنر روزبه‌روز محکم‌تر و استوارتر حرکت کند.»

جدیدترین اخبار

دانش و پژوهش

اخبار اقتصادی