پایگاه خبری پایروس ،الکساندر نیکلایویچ سوکوروف فیلمساز روس است. فیلم های مطرح وی « مادر و پسر، پدر و پسر، کشتی روسی و فاوست » هستند. فیلم فاوست در جشنوارهٔ فیلم ونیز برندهٔ جایزه شیر طلایی، با ارزش ترین جایزه در این جشنواره شد.
از فیلم های داستانی سوکوروف میتوان به صدای تنهای انسان، حفاظت و نگهداری، حلقه دوم، امپراتوری، دو برادر و یک خواهر و صفحات نجواگر اشاره کرد.
او در جشنوارههای معتبر جهانی حضور دائمی دارد و همواره مورد تحسین قرار گرفته است. الکساندر سوکوروف متولد یکی از روستاهای ایالت ایرکوتسک سیبری، در خانوادهای از افسران نظامیست. او از دپارتمان تاریخ در دانشگاه گورکی فارغ التحصیل و در تلویزیون گورکی نیز فعالیت داشت. پس از آن در انستیتو سینمایی گراسیموف مشغول به فعالیت شد.
سوکوروف در این سال ها با تارکوفسکی آشنا بود و بسیار تحت تاثیر فیلم آیینه وی قرار گرفت.
حرف اشتباهی نیست که بگوییم الکساندر سوکوروف، برجستهترین فیلمساز زنده روس است.
وی در ۱۴ ژوئن ۱۹۵۱ (سن ۷۲ سال)، استان ایرکوتسک، روسیه متولد گردیده است.
آلکساندر نیکلایویچ سوکوروف برای علاقهمندان به سینمای هنری در ایران نیز بسیار شناخته شده است. سینمادوستان او را با فیلمهایی مانند «کشتی روسی»، «فاوست»، «مادر و پسر» و «پدر و پسر» میشناسند. «کشتی روسی» (۲۰۰۲) که اولین بار در جشنواره کن نمایش داده شده، درامی تاریخی است که در کاخ زمستانی موزه آرمیتاژ سنت پترزبورگ گرفته شده و کل فیلم در یک نمای بلند و بیوقفه اتفاق میافتد.
«فاوست» (۲۰۱۱) برنده جایزه شیر طلایی بهترین فیلم جشنواره ونیز، مهمترین جایزه قدیمیترین و یکی از معتبرترین جشنوارههای سینمایی دنیا، فیلمی است با الهام از نمایشنامه مشهور گوته که چهارمین از آثار چهارگانه (تترالوژی) سوکوروف درباره آثار فسادآور قدرت سیاسی محسوب میشود.
سه فیلم دیگر این چهارگانه عبارتند از «مولوخ» (۱۹۹۹) که نگاهی دارد به زندگی هیتلر دیکتاتور آلمان نازی، «توروس» (۲۰۰۱) درباره زندگی لنین رهبر انقلاب روسیه، و «خورشید» (۲۰۰۴) درباره هیروهیتو امپراتور پیشین ژاپن.
مادر و پسر (۱۹۹۷) اولین فیلم بلند شناخته شده وی در سطح جهانی بود که به بیستمین جشنواره بینالمللی فیلم مسکو راه یافت و برنده جایزه ویژه سنت جرج نقرهای شد.
بازتاب این فیلم در پدر و پسر نمودار شد که به خاطر در بر داشتن مسائل جنسی همجنسگرایانه موجب سر در گمی منتقدان شد (گرچه خود سوکوروف با این تفسیر مخالف است).
سوکوروف در سال ۲۰۰۶ از جشنواره بینالمللی فیلم مانهایم-هایدلبرگ جایزه استاد سینما را دریافت کرد.
سوکوروف همواره به جشنواره کن راه میابد. چهارتا از فیلمهای او در آنجا اکران شدهاند. گرچه تا سال ۲۰۱۱ برنده جایزههای تاپ جشنوارههای بینالمللی نشد، اما تا مدتها موفقترین فیلمش چه از لحاظ تجاری و چه از دید منتقدان فیلم نیمه مستند کشتی روسی بود که به خاطر تصاویر افسونکننده و پلان ادیت نشده منحصر فیلم مورد توجه بود.
تهیهکننده فیلم فاوست میگوید: «این فیلم هیچ ارتباطی با وقایع دنیای امروز ندارد — در اوایل قرن نوزدهم اتفاق میافتد — اما تلاش مداوم سوکوروف برای شناخت انسان و نیروهای درونیاش را بازتاب میکند.
سوکوروف جوایز متعددی را بدست آورده که از آن جمله میتوان به این موارد اشاره داشت:
– فستیوال بینالمللی فیلم لوکارنو ۱۹۸۶ برای فیلم «صدای تنهایی انسان»
– فستیوال بینالمللی فیلم تورنتو ۲۰۰۲ برای فیلم «کشتی روسی»
– فستیوال کن ۲۰۰۳ برای فیلم «پدر و پسر»
– فستیوال فیلم ونیر ۲۰۱۱ برای فیلم «فاوست»
تند
مارتین اسکورسیزی او را کارگردانی پیشرو خوانده و برای ساخت فیلم «تکنما» محصول سال ۲۰۰۲ به او کمک کرده بود. این فیلم ۹۰ دقیقهای بدون کات در موزه ارمیتاژ روسیه ساخته شده است.
ساخت فیلم در ارمیتاژ، اولین تجربه فیلمسازی سوکوروف در موزه نبود. او برای ساخت فیلمی به موزه لوور نیز رفت. زمانی که درهای موزه به روی عموم بسته بود او به آنجا رفت و شبانه به ساخت فیلم پرداخت.
سوکوروف بر این باور است که مردم روسیه استعداد آن را دارند که سینمای این کشور را پیش ببرند.
شماره ۵۲ مجله «سینما و ادبیات» ویژه نامهای در ارتباط با الکساندر سوکوروف دارد.
در ایران مراسم «شبی با الکساندر سوکوروف» در زمان حجت الله ایوبی رییس وقت سازمان سینمایی در موزه سینما برگزار شد.
در ابتدای این مراسم فیلم «فرانکوفونیا» در مورد موزه لوور ساخته الکساندر سوکوروف به نمایش درآمد. پس از پایان فیلم رضا کیانیان درباره وی گفت: «وقتی که در مورد بیوگرافی آقای سوکوروف مطالعه کردم، دیدم با او در یک سال متولد شدهام و حس خیلی عجیبی به من دست داد، زیرا قرار بود من به اینجا بیایم و راجع به او صحبت کنم. ناگهان حس کردم یک نفر در یکی از روستاهای روسیه و من هم در میدان خراسان تهران با هم متولد شدیم و بعد از ۶۵ سال در کنار هم قرار گرفتیم. این موضوع خیلی شبیه تمی بود که در این فیلم هم پیگیری میشد.»
کیانیان اظهار کرد: «یک بار مارتین اسکورسیزی در مورد او گفته بود که یکی از بهترین تکنسینهای سینماست. کسی که میتواند تکنولوژیها را در سینما استفاده کند ولی من فکر میکنم آقای سوکوروف یک عارف اخلاقگرا است و این نوع نگاه عارفانه و اخلاقگرایانهاش در فیلم کاملا مشهود است. او دنبالهروی سنتهای ادبی روسی است و همان نگاه تولستوی، چخوف و داستایفسکی را ادامه داده است و من به عنوان کسی که به آن ادبیات علاقهمندم فیلمهای او را هم همیشه دوست داشتم و دارم.»
در ادامه الکساندر سوکوروف بیان کرد: «معمولا میگویند که زبان سینماگران یک زبان بینالمللی است و همدیگر را روی پرده سینما درک میکنند. متاسفانه طوری است که هرچقدر روح و احساسات آدم باز باشد هنوز یک چیزهای پوشیدهای باقی میماند. بارها فکر کردم چه چیزی مانع از این است که ما همدیگر را بهتر بشناسیم، نیرویی که ما را به نوعی از هم جدا یا متحد میکند، قدرت فرهنگ ملی است. آیا لازم است که افراد صادق باشند و هرچه را که احساس میکنند بازگو کنند؟ من خودم را از زمره کسانی میدانم که معتقدم فارغ از مناسبات سیاسی و دولتی باید همیشه صادق بود. امیدوارم کسانی که اینجا حضور دارند بدانند که باارزشتر از هماهنگی و دوستی انسانها چیز دیگری وجود ندارد. امید من به جوانانی است که در این راه کار میکنند و باید پیرو راه انقلابی در سینما نباشند بلکه به صورت پیوسته پیش بروند.»
شاهپور محمدی
منابع :
فرهنگ ملل ، ویکی پدیا