امروز ۱۷ بهمن ۱۴۰۳
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دولتمردان و دست‌اندرکاران باید سیاست‌های اقتصادی ما را ببینند و بدانند که واقعاً جدی است

علی‌اکبر نیکواقبال در پاسخ به چگونگی رشد اقتصادی به خبرنگار پایگاه خبری پایروس گفت: «به نظر بنده چون تصمیمات خیلی مهم و جدی صورت نگرفته است و روال برنامه‌های فعلی‌مان مانند گذشته هست در نتیجه به نظر من تغییر و تحولی آن‌چنان اساسی در یک سال آینده رخ نخواهد داد. یعنی وضعیت به همین شکلی که تا حالا دوام داشته، ادامه خواهد داشت.
در واقع سیاست‌های خیلی بزرگ و اساسی در کشورمان انجام نشده است که بتواند این روند گذشته تا زمان حال را تغییرات اساسی بدهد. در نتیجه به نظرم می‌آید که به همین صورت جلو می‌رویم.»
نیکواقبال تغییر وضعیت اقتصادی فعلی را سخت دانست و افزود: «متأسفانه این روندهای ما جاافتاده است و احتمال این‌که بتوانیم این روندها را جابه‌جایی اساسی انجام بدهیم، به نظرم امکان‌پذیر نباشد. یعنی واقعاً سیاست‌های خیلی مهم و جدی که روندهای گذشته را متحول کند و برای ما تغییر بدهد، (مثلاً ناگهان در رشد اقتصادی چندین درصد رشد اقتصادی داشته باشیم و بتوانیم با این تورمی که در کشورمان وجود دارد (که ۴۰ درصد و ۵۰ درصد عادی است) آنها را تغییر بدهیم،) این‌گونه نیست. به نظرم، مطالبی که دوستان و همکاران ما می‌گویند هم دال بر همین مسئله باشد. اتفاقاً خوب است، دولتمردان و دست‌اندرکاران باید سیاست‌های اقتصادی ما را ببینند و بدانند که واقعاً جدی است! این‌جوری نمی‌توانیم لِک‌ولِک‌کنان مثل این چندین دهۀ گذشته باز هم ادامه بدهیم و خودمان را به خدا بسپاریم که ان‌شاءالله درست خواهد شد. نه، باید یک روندهای خیلی متحول اساسی در کشور صورت بگیرد.
به نظر نمی‌رسد که علاوه بر این توانایی در کشور ما وجود داشته باشد، شاید با همین برخورد بدبینانه در حقیقت یک تغییر نگرشی در سیاست‌گذاران ما به وجود بیاید و یک تحولات اساسی را در کشورمان در نظر بگیرند و جابه‌جایی‌های خیلی اساسی صورت بگیرد تا یک رشد اقتصادی خوب داشته باشیم یعنی شاید بهتر از گذشته بشود و بتوانیم در مقابل این تورم یک مقداری ایستادگی کنیم تا تورم را پایین بیاوریم.»
نیکواقبال، توسعه اقتصادی را تا حد زیادی منوط به سرمایه‌گذاری دانست و گفت: «بخشی از توسعۀ اقتصادی کشورمان، همین مبحث سرمایه‌گذاری‌های اساسی است که چیزی در حدود ۳۰ درصد تولید ناخالص ملی را سرمایه‌گذاری کنیم ولی سرمایه‌گذاری که در حقیقت به نتیجه برسد. در حال حاضر حدود ۱۲۰ هزار پروژه ناتمام و نیمه‌تمام داریم که این پروژه‌ها می‌توانند خیلی کارساز باشند. یعنی حد متوسط هر پروژه در سطح بین‌المللی حدود ۶ سال است اما بسیاری از آنها برای ما حدود ۸ و یا ۱۲ و طول کشیده است و در حقیقت می‌توانیم بگوییم سرمایه‌گذاری‌های زیربنایی ما در حد صفر است حالا چه جاده‌سازی باشد و یا چه در خصوص سرمایه‌گذاری در نفت و گاز باشد. یعنی در کشور سرمایه‌گذاری‌های عظیمی در کشور احتیاج است و از سویی توانایی داخلی در حد صفر می‌باشد. برای سرمایه‌گذاری شرکت‌های بزرگ نفتی هم نتوانستیم آنها را جذب کنیم و تمایلی هم نیست که اینها سرمایه‌گذاری‌های هنگفتی را در کشورمان انجام بدهند. مسئلۀ بعد فرار سرمایه‌ها است که در کشور به وجود آمده است، باید به‌صورت جدی‌تری با آن برخورد کنیم که چرا باید بازدهی سرمایه‌گذاری این‌قدر پایین باشد؟!
در هر صورت، باید سرمایه‌گذاری‌های مفید و درستی انجام شود. به نظرم در داخل کشور این امکانات وجود ندارد. باید برخورد جدی‌تری با این مسئله داشته باشیم و بتوانیم در سرمایه‌گذاری‌های خارجی و داخلی و حتی در سیاست‌گذاری‌های خودمان با کشورهای دنیا تغییراتی انجام دهیم. در همین راستا، شرکت‌های چندملیتی هم که از اسمش پیداست، وابسته به یک کشور نیستند و چندملیتی هستند و هر کجا که سود و نفع داشته باشند سرمایه‌گذاری می‌کنند. در کل دنیا شاهدیم کشورهایی مثل چین که واقعاً یکی از کشورهای عقب‌افتاده بود، چطور شد که به دومین کشور صنعتی جهان تبدیل گردید؟ این موضوع هم از طریق همان سرمایه‌گذاری شرکت‌های بزرگ صنعتی بود.
من نمی‌دانم چرا کشور ما به‌صورت جدی مخالف این سرمایه‌گذاری‌های شرکت‌های بین‌المللی هست؟ می‌توانستند به آنها فرصت‌های خوبی بدهند. در حقیقت خیلی از کشورهای نیمه‌صنعتی از طریق همین سرمایه‌گذاری‌ها توانستند رشد اقتصادی خوبی داشته باشند و مسائل‌شان را حل کنند.
در حقیقت می‌توانیم بگوییم که سیاست‌گذاری شمارۀ یک ما، تغییر برخورد گذشته‌مان و تغییر جدی در روابط اقتصادی و سرمایه‌گذاری با شرکت‌های چندملیتی است که به نظر می‌رسد که اگر آنها این فعالیت‌ها را شروع کنند و به آنها امکاناتی برای سرمایه‌گذاری بدهیم، حرکت خیلی خوبی انجام می‌شود.»
علی‌اکبر نیکواقبال موضوع تورم را بسیار جدی دانست و تصریح کرد: «در رابطه با تورم کمرشکن هم باید بگویم که باید به‌صورت خیلی جدی بانک مرکزی را مستقل‌تر کنیم تا کمتر تحت‌تأثیردولت باشند و آنچه که صحیح است، یعنی؛ بتوانند نقدینگی سالی ۳۰ درصد را حداقل قدم‌به‌قدم پایین بیاورند. این امر زمانی امکان‌پذیر است که خودِ دولت هم در بودجۀ مخارج خودش یک تحولات جدی به وجود بیاورد. شاید باید برای این تحولات از افزایش بودجۀ نهادهایی مثل «فرهنگ» پیشگیری کنیم. ما در کشور نهادهایی فرهنگی داریم که بودجه‌های هنگفتی را جذب می‌کنند ولی واقعاً نمی‌دانیم که در این چنددهه چه گسترش فرهنگی در کشورمان به وجود آمده است؟! به‌هرحال باید حداقل بودجه آنها را افزایش ندهیم. یعنی همین افزایش ۳۰ الی ۴۰ درصد در هر سال، بودجه‌های هنگفتی را می‌طلبد و باید به آنها اخطار داد که بودجه را افزایش نمی‌دهیم و با همین بودجه‌های فعلی کارها را انجام بدهند که ما بتوانیم مبالغی را آزاد کنیم که این مبالغ به قسمت‌های سرمایه‌گذاری در فنون‌ها و رشته‌های مختلف که در کشورمان وجود دارد، وارد شود تا بتوانیم مشارکت‌هایی با همین شرکت‌های صنعتی که در کشورمان هست، داشته باشیم که بخشی از این سرمایه‌گذاری‌ها، سرمایه‌گذاری داخلی باشد.
اگر در این دو قسمت موفق عمل کنیم، یعنی؛ افزایش بودجه نهادهای فرهنگی را نداشته باشیم و بودجه‌های نهادهایی که زیاد به اقتصاد ربطی ندارند را به‌سمت صنایع کشور خودمان ببریم و نیز با مشارکت شرکت‌های چندملیتی می‌توانیم شاهد تحول اساسی در کشورمان باشیم.»

جدیدترین اخبار

دانش و پژوهش

اخبار اقتصادی