به گزارش پایگاه خبری اقتصاد ایران و روسیه به نقل از اعتمادآنلاین، علی بیگدلی، کارشناس مسائل بین الملل، در ارتباط با موج جدید تنشها میان ایران و آذربایجان که به مرحله اخراج کارمندان دیپلماتیک نیز کشیده شده گفت: مساله آذربایجان یک موضوع تازه نیست و به زمانهای گذشته برمیگردد. با توجه به این که این منطقه در دوره قاجار متعلق به ایران بوده و بعدها از ایران جدا شده است، هنوز داغ این موضوع بر دل ما ایرانیان مانده است.
از طرف مقابل آذربایجان پس از پیروزی بر ارمنستان سودای قدرتمندی و آقایی بر منطقه را در سر دارد. این کشور با توجه به رابطه نزدیکی که با ترکیه و اسراییل دارد، در مقام تهدیدی جدی برای ایران قابل تلقی است. در مهمترین وجه حضور امنیتی و نظامی اسرائیل در منطقه است که برای ایران تهدید تلقی میشود.
پس از حمله به سفارت آذربایجان در تهران، این قضایا ملتهبتر از پیش شد. در ادامه آذربایجان دیپلماتهای ایران را از کشورش اخراج کرد و ایران با اخراج کارمندان آنها این مساله را تلافی کرد. با این اوصاف، حالا نکته مهم این است که ایران باید بداند که خیلی زود لازم است چارهای در این خصوص بیاندیشد و اجازه خسارت و هزینه بیش از این را ندهد.
انتظار میرفت روسیه در بهبود این تنشها اقدامی انجام دهد، اما انگار مسکو خواهان این موضوع نیست. به نظر میرسد این کشور بدش نمیآید که ایران درگیر این اختلافات و تنشها باشد. اما با توجه به این که پس از صلح ایران و عربستان، نسیم آرامبخشی در منطقه در حال وزیدن است، به نظر میرسد خلیج فارس در حال رسیدن به یک ثبات نسبی خواهد بود.
در چنین وضعیتی، ایران باید تلاش کند از طریق روسیه روابطاش با آذربایجان را بهبود بخشد. ایران باید از نفوذش در آذربایجان استفاده کرده و این تنش را بهبود ببخشد. در این زمینه ضروری است که نیمنگاهی به نقش میانجیگرانه ترکیه و روسیه نیز داشته باشیم.
تهران منتظر بود در این چند ماه از سوی آذربایجان عقبنشینیای صورت پذیرد که اینگونه نشد. همچنین از جانب ترکیه و روسیه پادرمیانی صورت نگرفت. در نتیجه ایران تصمیم به تلافی گرفت و تنی چند از دیپلماتهای باکو را اخراج کرد. این اقدام احتمالا تنش میان این دو کشور را بیش از پیش افزایش خواهد داد، ولی نکته مهم این است که ایران باید حتما به فکر حل موضوع باشد. با توجه به این که ایران در حال حاضر درگیر بحرانهای داخلی و خارجی است، نباید اجازه کشیده شدن بحران به سطح جنگ را صادر کند.
شعیب بهمن در بخش ابتدایی اظهارات خود پیرامون تداوم چند ماهه تنشهای میان تهران و باکو، تاکید کرد: تنش بین ایران و آذربایجان مسالهی تازهای نیست. این دو کشور از گذشته و از زمان تشکیل این کشور و با توجه به سیاستهای باکو که در مسائل خارجی و هویتسازیای که برای مردمش در پیش گرفته، دچار تنش بودهاند.
تنشی که در چند ماه اخیر شاهد آن بودیم، ناشی از جنگ دوم قرهباغ است. در این بین باکو یک سناریوی بزرگ را در سر میپروراند و حامیانی، چون ترکیه و اسراییل و انگلیس را در پشت پرده دارد. هدف اصلی جمهوری آذربایجان از برافروختن جنگ جدید، ایجاد کریدر جعلی زنگزور بوده که در سالیان اخیر با شدت و حدت پیگیری شده است.
با اتفاقهای چند ماه پیش که در سفارت آذربایجان در تهران رخ داد، برنامهای که باکو برای کاهش روابطش با ایران داشت را عملی کرد. به نظر میرسید که آنها اهداف بزرگتری را در سر دارند؛ از جمله این که میخواستند با توسل به «زور «کریدر زنگزور را به تصویب برسانند و یا حتی پیشتر بروند و با راهاندازی یک جنگ بزرگ بخشهایی از ارمنستان را به اشغال خود درآورند. البته در عمل، این سناریو با وقوع زلزله در ترکیه و در ادامه ورود این کشور به فضای انتخاباتی، متوقف شد.
سیاست خارجی ایران باید واقف بر این مساله باشد که منطقه قفقاز یک بخش از تاریخ همین سرزمین است و توجه داشته باشند که از ایران جدا نیست. این مساله را فراموش نکنیم که ایران باید نگاه تاریخی، تمدنی و فرهنگی خاصی به قفقاز داشته باشد. این بخش مهم از تمدن ایرانی را نباید به راحتی از دست داد و باید هم به این موضوع و هم مساله منطقه نگاه و راهبردی کلانتر داشته باشد. همچنین ضرورت دارد که ایران برای ارتباط با هر یک از کشورهای منطقه برنامه خاصی داشته باشد.
این موضوع نیازمند این است که ایران یک نقشه راه مناسب و درخور برای قفقاز ترسیم و داشته باشد و ایران در چند سال گذشته فاقد چنین نقشهای بوده است. علیرغم این که از حدود ٣٠ سال گذشته شاهد مناقشه در مرزها و … با آذربایجان بودهایم، اما طرح یک برنامه ایرانی برای حل این قضایا نبودهایم و این خود نشاندهنده یک ضعف بزرگ در سیاستهای خارجی کشورمان نسبت به باکو و منطقه است.