در بسیاری مواقع و در اکثر نقاط دنیا با پدیده احتکار روبهرو میشویم که این امر معمولاً با افزایش قیمت کالای احتکار شده و گاهی نیز (بسته به نوع جنس) با فرسودگی آن همراه خواهد بود. اگر این اتفاق در خصوص پارچه، آن هم پارچه مورد نیاز تولیدکننده روی دهد چه خواهد شد؟ آیا به طور کلی بر این موضوع و یا در تولید و توزیع پارچه و یا پوشاک مرغوب به حد کافی نظارت میشود؟
پایگاه خبری پایروس پاسخ این پرسشها و پرسشهایی نظیر این را از علیرضا طهماسبی پرسیده است:
ما با جریان رانت در صنف پوشاک مواجه هستیم
علیرضا طهماسبی در پاسخ به این سؤال که آیا بحث احتکار در صنف پوشاک و پارچه هم قابل رویت است یا خیر، به خبرنگار پایگاه خبری پایروس گفت: «ما با پدیده احتکار در بحث پوشاک مواجه نیستیم چون پوشاک یک ضربالعجلی دارد. در واقع با جریان رانت در این صنف مواجه هستیم، رانتهایی که هدفمند به جای کارآمدی روی سودآوری آن تمرکز میشود. منظور این است که؛ نفراتی بهطور مشخص به آورندگی و واردات پارچههای خاصی مشغولند که توان تولید آن در کشور وجود ندارد اما این کار نسبت به میزان سودی که برای آورنده تعریف میشود، انجام میگیرد. بنابراین، بسیاری از آورندگان خُرد که ما مشاهده میکنیم، نفراتی که با ارز عادی و رایج خرید میکنند آنقدر در فروش نقدی و ضربالعجلی اصرار دارند که نمیگذارند بارشان روی زمین بماند.
به عبارتی در بحث احتکار، احتکار پارچه اتفاق نمیافتد چون اینقدر این سطح هزینهکرد بابت خرید پارچه و تنظیم آن به واسطه قیمت تمامشده اجناس گران تمام میشود که آن فروشنده پارچه دوست دارد هرچه سریعتر چک او نقد شود و به منفعت خودش دست پیدا کند. اما یک مرحله عقبتر اینکه وقتی آنها میبینند نمیتوانند پارچه بهروز را با قیمت تمام شده بیاورند، از پارچههای داخل انبار مانده در امارات متحده عربی، دبی، شارجه، چین، پاکستان و هند پارچه استفاده میکنند که به علت ماندن در انبارهای خودشان، به این وضعیت درآمده است و علت دیگر اینکه ما نمیتوانیم پارچه درجه یک را تهیه کنیم و دوخت درجه یک داشته باشیم این است که برای مشتری توان خرید درجه یک این جنس وجود ندارد، پس باز هم مرحله به مرحله تولیدکننده در پی کارهای پایینتر است و آورنده پارچههای ضعیفتر داخل انبار مانده را با قیمتهای پایین استوک تهیه میکند و ما در بازار شاهد مرجوعیها و شرایط پارچههای آسیبدیده و مُندرس و پوسیدهای میشویم که تاجران پارچه و قماش توانستهاند این پارچهها را وارد کنند. علیرغم اینکه در مقابل پارچههای وارداتی و آزمایش پارچهها توسط اداره گمرکات، تصمیمگیریهای خاصی انجام شده است ولی ما با هیچکدام از آزمایشهای پارچه در سطح بازار تهران و تولید مواجه نیستیم. هیچ پارچه آزمایششدهای در حد کلان که قابل مصرف که الان ما میبینیم و لمس میکنیم که تولید و در بازار عرضه میشود، مشاهد نمیشود.»
آزمایش پارچهها باید جدی گرفته شود
طهماسبی در پاسخ به اینکه آیا موضوع آزمایش پارچهها باید جدی گرفته شود یا خیر؟ افزود: «حتماً باید آزمایش روی پارچهها اتفاق بیفتد و اداره گمرکات نسبت به واردات پارچههایی که متأسفانه قیمت خیلی مناسبی دارنداما کیفیت بسیار بدی دارند، باید آزمایشهای اصولی در رابطه با بافت، سال تولید آن پارچه و الیاف مورد استفاده داخل آن پارچه را انجام دهد و پس از تأیید اداره گمرکات، آن پارچه در سطح بازار قرار بگیرد اما متأسفانه ما در سطح کشور شاهد این جریان نیستیم.»
دامنه استفاده از جنسهای کیلویی رو به گسترش است
علیرضا طهماسبی در ادامه به موضوع جنسهای کیلویی اشاره و تصریح کرد و در پاسخ به پرسش چگونگی و ماجرای این اجناس به خبرنگار پایگاه خبری پایروس گفت: « متأسفانه در حال حاضر ما با یک پدیده بسیار بسیار بد و منزجرکنندهای به نام پدیده «جنسهای کیلویی» مواجه شدیم. جنسهایی که از کشورهای دیگر به اسم کمک به کشورهای ضعیف با نام لیبی، اتیوپی، سودان و کشورهای آفریقایی در گریدهای مختلف واگذار میشود اما دلالان پوشاک به علت بالا بودن قیمت پوشاک در کشور ایران، این اجناس را بهطور کیلویی میخرند، شستوشو انجام میدهند، اتو میکنند و شما در فروشگاهها این اجناس را مشاهده میکنید. اجناسی را میبینید که از هر جنس یکی موجود استیعنی نه سایزبندی دارد، نه نمونه مشابه و نه حتی پک دارد ولی کار با برندهای روز مثل؛ اسپریت، زارا، منگو، دونهم، پارفیوز، یا برندهای اچ اند ام، منگوت و… دیده میشود و چون معمولاً همۀ خانمها دنبال این برندها هستند بدون اینکه داستان اینها را ببینند بسیار از آن میخرند. در حالی که تمامی این اجناس کیلوییاند که حالا میگویند خارج از خط هستند و کارهایی است که یا از خانههایی در کشورهای اروپایی برای کشورهای ضعیفتر جمعآوری شدهاند یا از داخل فروشگاهها، اجناسی بوده که جزء جنسهاس مرجوعی بوده و یا جنسهای تست فیتینگ روم یا جنسهای اتاق پرو فروشگاههای بزرگ بوده و یا لباسهایی است که برای تن مانکنهای فروشگاههای خیلی بزرگ انجام میشده که همۀ اینها بهطور کیلویی بستهبندی و در جعبه یا گونیهای بزرگ به سمت بازار تهران روانه میشود و در ادامه نیز ما با پدیدهای به نام «پدیده دستفروش» مواجه شدیم که این دوستان بهعنوان خیابانفروشها و بساطگستران خیابان هستند. یعنی تمامی اجناس توسط لاینهای دلالی پوشاک انجام میشود، این اجناس در اختیار این دوستان قرار میگیرد و بدون هیچگونه خدمات پس از فروش، رضایتمندی مشتری، رضایت از کیفیت یا همان کنترل کیفیت، با قیمتهای نامتعارف ۲۰۰۰۰ تومان الی ۳۰۰۰۰ تومان فروخته میشود و چیزی بهجز ناراحتیهای پوستی یا جنسهای آسیبدیده و بُنجُل و رنگورو رفته و در نهایت آن آسیب افسردگی اجتماعی که به همه ساطع میشودبه همراه نخواهد داشت. این پدیده، پدیدهای بسیار رو به رشد بوده که بسیار هم خطرناک هست که ما امسال بیش از سالهای قبل با آن مواجه شدیم. چنانکه اشاره شد، به علت تمام شدن قیمت بالای اجناس، خیلی از کسبه هم به این مورد رو آوردهاند. حالا کسی که زرنگتر است جنس کیلویی بهتری میخرد و آن را بزک میکند و میفروشد!
نتیجه اینکه در مجتمع تجاری مثل بازار رضا که ۵۸۰ واحد تجاری دارد اگر نخواهیم بهروز باشیم یا نسبت به این جریانات خودمان را آبدیت نگه نداریم، این پدیده همهگیر میشود و بهصورت یک پدیده آسیبزننده میتواند هم صنف را از بین ببرد و هم به کل مجمتع تجاری آسیب برساند و تمامی فعالین این حوزه را از بین ببرد.»
ناراحتیهای پوستی، نتیجه استفاده از پوشاک استوک
چگونه میتوان پوشاک برندی را که استوک است، از پوشاک نو تشخیص داد؟ این پرسشی بود که طهماسبی در پاسخ به آن گفت: «این قضیه صددرصد بسیار بسیار حائز اهمیت است. ما در دامنه مشتریان به دو دسته مشتری برمیخوریم؛ عدهای به دلیل عدم تمکن مالی و وضعیت نامناسب اجتماعی مجبور هستند که این اجناس را تهیه کنند و حتی با علم بر اینکه به این قضیه واقف هستند ولی میل به خرید و استفاده از این اجناس دارند و تعداد این عده از مشتریان روزبهروز در حال افزایش هستند و به هر حال این نکتۀ بسیار دردناک و ناراحتکنندهای است.
در مرحله دیگر؛ مشتریانی که از این جریان مطلع نیستند و باید حتماً مدنظر باشید در فروشگاههایی که رگالهای پراکنده دارند یا اجناسی را مشاهده کنید که پراکندگی برند در آنها وجود دارد و علیرغم ازدیاد برندهای مختلف، میبینید که کارت معرفیکننده یا همان برچسب قیمت یا دفترچه کالا که آویزان و یا به سرجیب وصل است، همه بهطور یک شکل است. یعنی یک مولتیبرند به وجود آمده و این کارتها را چاپ کرده و روی کارهای مختلف و برندهای مختلف همه را یک قیمت زده و یک برند خورده است، شک نکنید که در این فروشگاهها اجناس بهصورت کیلویی عرضه میشود یا اگر وارد مغازهای شدید که اجناس نمونه مشابهی نداشت یا سایزبندی نداشت (حالا برخی کارها فریسایز هستند که بحثی نیست)، کارهایی میبینیم که سایزبندی دارند اما داخل فروشگاه موجود نیست، یعنی سؤال میکنید سایز دیگری دارید؟ فروشنده میگوید: نه. یا میپرسید که یکی دیگر از این سایز دارید؟ باز هم فروشنده میگوید: نه. وقتی کاری اینقدر ناقص میشود، حتماً بار کیلویی و یا متأسفانه بار استوک بوده که باید دقت کنید.
در نظر داشته باشید؛ بین اجناس استوک که جنسهای نو هستند ولی به واسطۀ خارج شدن از خط تولید استفاده میشوند و اجناسی که به اسم «کیلویی» و گاهی با نام «تاناکورا» ولی با نام اجناس فابریک فروخته میشود، تفاوت بسیار زیادی وجود دارد.»