به گزارش پایروس به نقل از اتاق ایران آنلاین، هادی حقشناس، اقتصاددان گفت: برنامه ۵ ساله هفتم باید متناسب با تجربه ۶ برنامه قبلی نوشته شود اما بیتوجه به این مقوله تدوین شده و جدول اهداف کلان و مفاد و تبصرههایی که میتوانستند در قالب بودجه سنواتی درج شوند در قالب برنامه ۵ ساله آمدهاند.
حقشناس افزود: برنامه هفتم آخرین برنامه از چشمانداز بیست ساله است که از ۸۴ شروع شد. از آنجا که رشد اقتصادی در سه برنامه گذشته کمتر از دو درصد بوده است سؤال این است که این رشد چگونه در آخرین گام برنامه ۵ ساله ۸ درصد در نظر گرفته شده است. با توجه به شرایط موجود تحقق این پیشبینی دور از ذهن است. این هدفگذاری در سال ۸۴ بیشتر امکان تحقق داشت. چرا که اقتصاد روی ریل اصلی خود بود و تنشهای خارجی و تحریمها و قرار گرفتن ایران در لیست سیاه FATF وجود نداشت و در مجموع در شرایط بهتری بودیم.
او با بیان اینکه برنامه هفتم در شرایطی نوشته شده که گویی هیچ مشکلی با کشورهای جهان نداریم افزود: ما حتی طلب خود را از عراق بعد از سالها نمیتوانیم پس بگیریم و باید به صورت تهاتری اقدام کنیم. فروش نفت ما با اجازه کشورهای دیگر آن هم با قیمت پایینتر از قیمت اوپک باید باشد. بهرهوری که قرار است بخشی از رشد اقتصادی از این محل تأمین شود، در سنوات گذشته منفی بوده و میزان نرخ سرمایهگذاری کمتر از نرخ استهلاک است. این شرایط فعلی اقتصاد ایران است. پس چطور انتظار داریم که اقتصاد ما در بخش صنعت مولد باشد.
این اقتصاددان تأکید کرد: با تکنولوژی قدیمی در بنگاههای اقتصادی و نبود سرمایهگذاری در سنوات گذشته بعید است که بتوانیم به این زودیها رشد ۸ درصد را در اقتصاد کشور تجربه کنیم. البته اگر تحریمها برداشته شود به دلیل افزایش تولید نفت رشد بالای ۸ درصد هم اتفاق بیفتد. اما این رشد پایدار نخواهد بود.
حقشناس با تأکید بر اینکه برنامه هفتم آرمانی نوشته شده و الزامات اجرایی آن دیده نشده است به تشریح برخی از اقدامات کلیدی برای برخورداری از یک رشد اقتصادی معقول با شرایط فعلی پرداخته و گفت: بخشی از مشکلات ما در داخل و مربوط به اقتصاد غیر بهرهور کشور است. حل این مورد تا حد زیادی به این بستگی دارد که دولت تا چه میزان اهل فن و بهترینها را در تیم خود انتخاب میکند. اولین تغییر در خود دولت باید اتفاق بیفتد. متأسفانه در حالی که تنها دو سال از عمر دولت گذشته مهمترین مدیران دولت از وزرای صنعت و کشاورزی تا روسای بانک مرکزی و سازمان برنامهوبودجه عزل و برکنار شدهاند. این دو معنا بیشتر ندارد. یا دولت اینها را اشتباه انتخاب کرد یا اینکه مسئله اقتصاد ایران را به درستی درک نکرده است.
او ادامه داد: نیمی از عمر دولت گذشت و فرصتهایی از دست رفت. دولتها در ابتدای کار خود به دلیل امیدآفرینی که ایجاد میکنند فرصت استثنایی برای اصلاح ساختار دارند اما این دولت نه تنها از این فرصت استفاده نکرد بلکه همکاران مطلوب هم انتخاب نکرد و فرصت را از دست داد. لذا اولین گام این است که دولت یک تیم اهل فن برای این راهبرد انتخاب کند. وقتی اقتصاد کشور بیمار است، تورم مزمن دارد، نیاز به نرخ رشد سرمایهگذاری بیش از نرخ استهلاک دارد باید خبرگان برای علاج این وضعیت انتخاب شوند. وقتی خبرگان بر سرکار نمیآیند میبینیم که وعده یک میلیون شغل، یک میلیون مسکن و یا تکرقمی شدن تورم بیان میشود اما هیچکدام محقق نمیشوند.
حقشناس ادامه داد: بخش دوم هم به حل تنشهای بیرونی برمیگردد. تداوم حضور ما در لیست سیاه FATF و تحریمها موجب شده که روابط تجاری ما عادی نبوده و هزینه مبادله ما بیش از هزینه مبادله در شرایط عادی باشد. برای رسیدن به رشد اقتصادی چارهای جز تنشزدایی در عرصه بینالمللی نداریم.